کتاب داستان باهوش اثر کیم اسلِیتر
Clever
کتاب داستان باهوش اثر کیم اسلِیتر به تازگی با ترجمه مژگان کلهر توسط نشر افق چاپ و راهی بازار نشر شده است. این کتاب ۲۴۰ صفحه دارد و در مجموعه رمان نوجوان قرار گرفته است. رمان «باهوش» که اولین رمان «کیم اسلِیتر» است که برنده جوایزی چون جایزه «لیدز»(۲۰۱۵)، «سنت هلن»(۲۰۱۵)، «بریلینت»(۲۰۱۶) و نامزد مدال کارنِگی شده است.
« قتلی اتفاق افتاده. اما انگار برای هیچکس مهم نیست؛ حتی پلیس! مردی از جلوی ون پلیس پیاده شد و چند تا عکس از دوست جین که توی آب افتاده بود گرفت. بعد غواصها بدنش را از آب بیرون آوردند و پارچهای روی آن انداختند. گفتم: «چرا قایمش میکنن؟ من که دیدمش.» پلیس همانطور که رد میشد گفت: «و بهش ضربه زدی. یادت باشد بعد از این به هیچ جسدی دست نزنی.» پلیس، ساک راهراهِ مرد مُرده را خالی کرد و وسایلش را پخش کرد روی سنگهای سیمانی؛ یک پتو، چند جوراب و یک پاکت پنیر…»
مشخصات کتاب داستان باهوش اثر کیم اسلِیتر
- مناسب برای مطالعه نوجوانان و والدین
- دارای ۲۴۰ صفحه داستان
- نویسنده: کیم اسلِیتر
- مترجم: مژگان کلهر
- انتشارات: افق
- قطع: رقعی
- نوع جلد: شومیز
- نوبت چاپ: دوم
- سال انتشار: ۱۳۹۷
- تیراژ: ۱۵۰۰ نسخه
بخشی از کتاب داستان باهوش اثر کیم اسلِیتر
ساعتم را از جیبم درآوردم. ۶:۴۰ بعد از ظهر بود. یک ساعت و پنجاه و شش دقیقه مانده بود تا کار مامان تمام شود. من تمام جزئیاتی را که جین در مورد مرد مرموز گفته بود توی دفترم یادداشت کردم. دوباره به طراحی ام نگاه کردم. اگر مردی از نزدیکی ام رد می شد خوب نگاهش می کردم تا ببینم صورتش شبیه او هست یا نه. حالا دیگر هوا تاریک شده بود، برای همین رفتم روی نیمکت دیگری نشستم که زیر چراغ برق بود. الان همان زمانی بود که معمولا می رفتم خانه و می چپیدم توی اتاقم. شکمم قار و قور می کرد و چیزی برای خوردن نداشتم. هیچ پولی توی جیبم نداشتم و قلکم هم تقریبا خالی بود.
فکر کردم زندگی در پرورشگاه ممکن است چه جوری باشد؟ حتم داشتم در پرورشگاه غذا به اندازه کافی نبود و یک عالمه پسر مثل رایان آنجا بودند که می خواستند بهم مشت و لگذ بزنند و هیچ جای امنی نبود تا بتوانم دفتر یادداشت و طراحی ام را قایم کنم. نامه و عکس مارتین برانت هم تکه تکه می شد و سر از توالت در می آورد…
در مورد نویسنده کتاب داستان باهوش اثر کیم اسلِیتر
کیم اسلِیتر در شهر ناتینگهام انگلستان به دنیا آمد. از همان کودکی در قصهگویی مهارت داشت و داستانهای ترسناکی تعریف میکرد؛ مخصوصا برای برادر کوچکش! او که کارشناس نویسندگی خلاق است، اکنون علاوه بر نوشتن رمان، داستاننویسی تدریس میکند.