هوش هیجانی و راههای پرورش آن به دلیل نقش آن در میزان موفقیت کودک در زندگی اجتماعی آتی اش مورد توجه ویژه روانشناسان بوده و هست.
هوش از واژههایی است که در حیطه روانشناسی کاربرد زیادی دارد. تاکنون تعاریف بسیار زیادی در مورد هوش صورت گرفته است ولی هیچ کدام نتوانستهاند به طور کامل آن را توصیف و تفسیر کنند. از میان تعاریف بسیار زیاد هوش شاید بهترین تعریف را بورینگ داده باشد که بیان میکند: هوش توانایی یادگیری و کاربرد مهارتهای لازم برای سازگاری با محیط است اما هوش از دیدگاههای مختلف باز هم تعاریفی متفاوت دارد. مثلاً روانشناسان تربیتی هوش را نوعی استعداد تحصیل میدانند که سبب موفقیت تحصیلی میشود یا وکسلر از نظریهپردازان هوش، معتقد است هوش شامل ظرفیت و گنجایش هر فرد برای رفتار هدفمند است تا بتواند به صورت منطقی فکر کرده و با محیط خود سازگار شود.
عدهای از روانشناسان تنها به یک نوع هوش معتقدند در حالی که روانشناسان دیگر مانند گاردنر انواع هوش را تعریف کردهاند. ثرندایک سه نوع هوش را تعریف میکند: هوش اجتماعی، هوش عینی (توانایی درک اشیا و کار با آنها)، هوش انتزاعی (تواناییهای کلامی و ریاضی) و هوش اجتماعی که شامل درک ارزشها و آداب و سنن و قوانین اجتماعی است. در این میان در حدود سال ۱۹۸۵ دیوید بار اون هوش هیجانی را به عنوان یکی از انواع هوش مطرح کرد. او هوش هیجانی را توانایی فرد در کنار آمدن و سازگاری موفق با دیگران تعریف کرد. بعدها مایر و سالووی هوش هیجانی را شکلی از هوش اجتماعی تعریف کردند که در حقیقت شامل توانایی فرد در اداره و کنترل هیجانات شخصی خود و دیگران است. هوش هیجانی شامل مواردی چون خودآگاهی، خودنظمدهی، همدلی و مهارت اجتماعی است.
خودآگاهی
شامل توانایی تشخیص و درک هیجانات و انگیزشهای درونی خود و اثرات آن بر دیگران است. خودآگاهی در واقع توانایی شناخت و نظارت بر احساسات است. بنابراین رشد خودآگاهی سبب رشد هوش هیجانی میشود. تحقیقات نشان داده افرادی که درباره احساسات خود اطمینان و دقت دارند، مهارت بیشتری در هدایت و کنترل زندگی خود نشان میدهند و در کارهای خود دقیق هستند. این افراد در تصمیمگیریها از انتخاب شغل گرفته تا انتخاب همسر معمولاً درست عمل میکنند. این افراد با خود و دیگران صادق بوده و خوب میدانند که هر احساسی چه تأثیری بر آنها و اطرافیانشان دارد. افراد خودآگاه غالباً زمانی را برای خلوت با خود و تفکر کردن اختصاص میدهند. آنها به جای واکنش احساسی به امور، واکنش منطقی نشان میدهند.
والدین باید برای پرورش هوش هیجانی کودکان به درک خودآگاهی در آنان کمک کنند و بدین منظور لازم است در گام اول، کودک را با انواع احساساتش آشنا کنند تا کودک رفته رفته به انواع احساسات خود، آگاه شده و نحوه مدیریت و کنترل آنها را به دست گیرد. همچنین والدین میتوانند از احساسات خود نیز با کودکان سخن بگویند مثلاً وقتی ناراحت هستند، این نوع احساس را برای او در حد فهم کودک شرح دهند.
خودنظمدهی
از دیگر ویژگیهای هوش هیجانی است. خودنظمدهی به معنای توانایی کنترل یا تغییر جهت احساسات نادرست و میل به به تأخیر انداختن عمل و تفکر کردن درباره آن است. در حقیقت پس از آگاهی از احساسات و هیجانات، مرحله بعد کنترل و مدیریت آن است. افراد خودنظمده بهتر میتوانند با احساساتی چون ناامیدی، اضطراب و تحریکپذیری و خشم کنار بیایند. لذا بهتر میتوانند به شرایط مطلوب و متعادل برگردند. بنابراین فرد باید مهارتهای کنترل و مهار هیجانات خود را به دست بگیرد و هرگز مغلوب آنها نشود. در این راستا والدین توجه داشته باشند که لازم است از همان دوران کودکی نحوه غلبه بر احساسات منفی مانند خشم و عصبانیت و غلبه بر مشکلات را به کودکان خود بیاموزند.
همدلی
همدلی نیز از دیگر مشخصههای هوش هیجانی است. همدلی به معنی توانایی درک و شناخت احساسات و عواطف دیگران و سازگاری با آنها است. همدلی یعنی درک احساسات دیگران و انجام یک عمل مناسب در قبال آنان. این امر بدان معنا نیست که همه احساسات طرف مقابل را تأیید و تحسین کنیم بلکه باید بتوانیم با تأمل و تفکر بیشتر احساسات و ریشه آنها را درک کنیم. برای همدلی کردن توجه دقیق به رفتارهای غیرکلامی فرد و افزایش مهارتهای گوش دادن و عدم قضاوت لازم است. والدین گرامی باید کودکان خود را از همان سالهای اولیه با صفت همدلی آشنا سازند. کودک باید بتواند احساسات و عواطف دیگران را درک کند و در حد خودش با آنها سازگاری کند. مثلاً به او بیاموزید وقتی دوستش گریه میکند، با او همدلی کرده و او را آرام کند.
توصیههایی برای پرورش هوش هیجانی
ـ از هیجانات کودک خود آگاه شوید و کودک خود را نیز با آن هیجانات آگاه کنید.
ـ هیجان را به عنوان فرصتی برای یادگیری و صمیمیت بیشتر با کودک غنیمت بشمارید.
ـ همدلانه و صبورانه به فرزندان خود گوش دهید و خوب گوش دادن را نیز به آنها بیاموزید.
ـ به کودکان خود برای شناخت و تجربه انواع هیجانات و احساسات کمک کنید.
ـ احساسات آنها را نامگذاری کنید. مثلاً اینکه به نظر میرسد تو غمگین هستی.
ـ از کودکان خود بخواهید هیجانات خود را نقاشی کنند: مثلاً «میتونی خشم و عصبانیت خودت را نقاشی کنی» یا «وقتی میترسی چه شکلی میشی؟ اون رو نقاشی کن».
ـ محیطی سرشار از امنیت، آرامش و محبت فراهم کنید. برای احساسات کودک خود ارزش قائل شوید.
ـ برای سرکوب احساسات منفی کودکان، از داد زدن و رفتارهای خشن استفاده نکنید.
ـ از نامگذاری ناشایست فزرندانتان بپرهیزید. مثلاً گفتن کلماتی چون: دست و پاچلفتی، ترسو، عصبی و… در عوض او را با احساسش آشنا کنید. مثلاً بگویید: به نظر میرسد کمی ترسیدهای.
ـ در نظر داشته باشید قضاوت، سخنرانی، نصیحت و تهدید در شناخت و کنترل احساسات کودکان کارساز نیست، بلکه باید به دقت حالات و هیجانات او را شناخته و به افکار و کلام آنان گوش دهید.
ـ شما والدین گرامی اولین و بهترین الگوی فرزندان خود هستید. بنابراین در کنترل هیجانات خود دقت کنید.
منابع:
آقابابایی، ناصر. (۱۳۸۶). هوش هیجانی، مجله ادیان، مذاهب و عرفان، شماره ۱۱۹.
Salovey, P., & Mayer, J. D. (1990). Emotional intelligence. Imagination, cognition and personality, 9(3), 185-211.
شما میتوانید مقاله اصول هوش هیجانی در کودکان را نیز مطالعه فرمایید.
[ux_banner height=”85px” bg_overlay=”rgba(216, 56, 0, 0.99)” link=”https://www.aryakid.com/shop/?filter_intelligence=%d9%87%d9%88%d8%b4-%d9%87%db%8c%d8%ac%d8%a7%d9%86%db%8c”] [text_box width=”95″ position_x=”50″ position_y=”50″] [ux_text font_size=”1.5″]مشاهده اسباببازی و سرگرمیهای موثر بر بهبود هوش هیجانی یا اجتماعی
[/ux_text] [/text_box] [/ux_banner]
1 دیدگاه در “هوش هیجانی و راههای پرورش آن”