مقالات راهنمای خرید والدین

قصه درمانی برای کودکان خجالتی و لجبازی؛ فواید و معرفی بهترین قصه هایی که خاصیت درمانی دارند

قصه درمانی برای کودکان خجالتی

خجالت و کمرو بودن کودکان موجب نگرانی والدین در بیشتر مواقع است. یکی از بهترین راه‌های پیشنهادی برای رفع خجالت قصه درمانی برای کودکان خجالتی است. در بیشتر مواقع کمرویی یک رفتار طبیعی در کودکان به شمار می‌آید. اما اگر کمرویی کودک سبب کاهش اعتماد به نفس و همچنین میزان تعامل با دیگران یا هم سن و سالان کودک را کاهش دهد، نیاز به درمان دارد.

قصه درمانی برای کودکان خجالتی از روش‌هایی است که کودک در مقابل آن مقاومت نمی‌کند و برای او با لذت و سرگرمی همراه خواهد بود. شما به عنوان والدین کودک وظیفه دارید عواملی که سبب خجالت و کمرویی کودک می‌شود را با کمک درمانگر بیابید. معمولا کودکان خجالتی و کمرو در موقعیت‌هایی که با آن آشنا نیستند، دچار اضطراب می‌شوند و نمی‌توانند با دیگران به خوبی ارتباط برقرار کنند. در ادامه مطلب فواید قصه درمانی برای کودکان را بیان می‌کنیم و برای یادگیری والدین چند قصه کوتاه نیز معرفی خواهیم کرد.

آشنایی با افراد جدید برای یک کودک خجالتی

در هنگامی که کودک با فرد جدیدی آشنا می‌شود در مقابل آن واکنش نشان می‌دهد و عصبی می‌شود. بیشتر این کودکان در دوره‌ای خجالتی باقی می‌مانند و با بزرگتر شدن آنان این مشکل نیز بر طرف می شود. اما کودکانی نیز هستند که کمرویی ممکن است مدت زیادی در وجود آنان باقی بماند و از بین نرود. قصه درمانی برای کودکان خجالتی روشی است که در چند سال اخیر مورد توجه قرار گرفته و نتایج مثبتی نیز به همراه داشته است.

در این روش کودک وارد یک فضای داستانی و خیالی شده است و با اضطراب و ترس‌هایی که برای او ایجاد شده، روبرو می‌شود. در دنیای داستانی و فانتزی امکان ارتباط با کودک بیشتر و آسان‌تر است. در این روش کودک با ترسی که از عوامل بیرونی دارد و از تعامل با دیگران می‌ترسد، روبرو می‌شود. علاوه بر اینکه قصه درمانی یک روش مناسب برای روبرو شدن کودک در مقابل ترس هایش است، شما با قصه درمانی می‌توانید خلاقیت بصری کودک خود را افزایش داده و حس تخیل و کنجکاوی او را فعال کنید.

برای شروع این کار شما می‌توانید داستان‌ های چاپ شده که درمورد خجالتی بودن و کمرویی و البته داستان طولانی ندارد خریداری کنید و با کودک خود در مورد شخصیت‌هایی که در داستان وجود دارند حرف بزنید و با استفاده از این روش موقعیت‌هایی که در کودک شما احساس خجالت و کمرویی را به وجود می آورد را شناسایی کنید.

 قصه درمانی برای لجبازی

قصه درمانی برای لجبازی

قصه درمانی برای لجبازی

با استفاده از این روش، قصه‌ هایی که برای کودکان نافرمان یا لجباز انتخاب شده است، توانسته رفتار جدیدی مثبتی را به کودکان آموزش دهد و آنها را به عمل کردن رفتاری مثبت برانگیزد. قصه درمانی برای لجبازی سبب می‌شود کودک به واسطه شخصیت‌های فانتزی و خیالی در داستان، رفتارش به سمت رفتارهای سازگار و مفید سوق پیدا کند. با خواندن این داستان ها توسط والدین کودک یاد می‌گیرد به جای بروز احساس خشم و لجبازی، احساسات خود را بیان کند.

با تصور اینکه یک رفتار بد از شخصیت داستان سر زده با تخیل خود سعی دارد رفتار سازگار از خود نشان دهد. با خواندن داستان های کوتاه و آموزنده در مورد خشم و لجبازی، کودک رفتاری غیر از واکنش به یک موضوع داشته باشد و به نتیجه رفتارش فکر کند و یا در دفتر نقاشی‌اش به جای بروز خشم، واکنش خود را نقاشی کند. پژوهشگران نیز بهترین راه برای درمان کودکان نافرمان را قصه درمانی برای لجبازی دانسته‌اند برای مثال: انجام تکنیک‌های عملی و رفتاری کتاب داستان کودک و نه اینکه بخواهیم به کودک توضیح منطقی نسبت به رفتار لجبازی که انجام داده است، بدهیم.

باید به این نکته نیز توجه داشت که اغلب کودکان یک دوره لجبازی و نافرمانی خفیف را پشت سر می‌گذارند. بیشتر والدین از جروبحث با کودک خود و واکنش نشان دادن کودک بسیار نگران هستند. این اختلال منفی در عملکرد کودک در دوران تحصیل نیز تاثیرگذار است.

شناسایی رفتار لجبازی از طریق درمانگر و قصه درمانی برای لجبازی امکان‌پذیر است. روش‌هایی نیز برای کاهش این لجبازی در کودک دبستانی وجود دارد مثل: قصه درمانی، تشویق کردن کودک هنگام فعالیت مفید،کاهش دخالت در بازی‌ها و کارهای کودک و ایجاد زندگی متنوع‌تر برای کودک. با استفاده از تکرار و تمرین این روش در بازده‌ای کوتاه مدت، خواهید دید رفتار کودک تغییر کرده و بیشتر به فعالیت‌های مثبت و فراموش کردن نافرمانی و لجبازی هم در مدرسه و هم در خانه می‌شود.

فواید قصه درمانی

فواید قصه درمانی

فواید قصه درمانی

گفتن قصه برای کودک فواید فراوانی دارد و در حافظه و یادگیری کودک می‌تواند نقش داشته باشد. قصه درمانی برای کودکان خجالتی از انواع درمان‌هایی است که کودک را در برابر محیط ناآشنا یا ارتباط با افراد کمک می‌کند تا تعامل بیشتری داشته باشند. همه‌ی ما در کودکی علاقه‌مند به شنیدن داستان های تخیلی و فانتزی بوده‌ایم و قصه گویی والدین برای کودک نه تنها سرگرم‌کننده است بلکه یک نوع قصه درمانی نیز محسوب می‌شود و در یادگیری کودک برای انجام رفتار مناسب و انجام دادن فعالیت‌هایی مفید به کودک کمک می‌کند.

تاثیر قصه گویی در آینده‌ی کودک بر بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران امری ثابت شده است. به طوریکه بسیاری از درمانگران قصه درمانی برای لجبازی را پیشنهاد می‌کنند. باید به این نکته نیز توجه داشت، شخصی که داستان گویی می‌کند و برای کودکان داستان می‌خواند نیز در جلب توجه کودک نقش مهمی ایفا می‌کند.

خواندن داستان برای کودکان یک نوع مهارت به شمار می‌آید که نیازمند صبر، پایداری و آزمون و خطا است که بتوان با کنجکاوی بین روش‌های مختلف کودک را به خود جذب کرد. عدم توانایی در داستان گویی برای کودک دلبند شما نیز می‌تواند یک چالش باشد؛ به خصوص در زمان‌هایی که کودک هر شب از شما داستان جدیدی بخواهد و شما قدرت و توانایی خلق یک داستان جدید را نداشته باشید، بسیار غم‌انگیز به نظر می‌رسد.

اولین قدم برای گفتن یک داستان خوب درک مخاطب یا همان کودک دلبندتان است. فهمیدن اینکه مخاطب تمایل به شنیدن یک داستان جذاب را دارد یا خیر نیز می‌تواند به شما کمک کند تا داستان قانع‌کننده‌ای در ذهن خود برای او بسازید. قبل از هرچیز باید بدانید فرزند شما به چه چیز علاقه دارد؛ آیا داستان واقعی اورا جذب می‌کند یا داستان های تخیلی.

معرفی بهترین قصه هایی که خاصیت درمانی دارند

در این مطلب دو داستانی را معرفی می‌کنیم که خاصیت درمانی دارند و برای آموزش به کودکان مناسب هستند.

1. قصه ی آموزنده مهربانی کردن

در یک مزرعه ی کوچکی که دوستی نام داشت. حیوانات در کنار هم با خوشی و مهربانی زندگی می‌کردند. در بین این حیوانات سگ پیری نیز زندگی می‌کرد که همه او را مهربان صدا می‌زدند، زیرا با همه دوست بود و به تمام حیوانات کمک می‌کرد. در بین این حیوانات بچه گربه‌ای که تازه به مزرعه آمده بود و از روی کنجکاوی از مهربان سوال کرد: سلام من پیشی کوچولو هستم، آمده‌ام از تو سوال بپرسم که چرا همه تو را دوست دارند و مهربان صدا می‌‌زنند؟

سگ مهربان گفت: خودت چی فکر می‌کنی پیشی کوچولو؟ پیشی کوچولو میو میو کنان جواب داد: نمی‌دونم، شاید ازت می‌ترسن؟ مهربان پاسخ داد: نه من اگر می‌خواستم بداخلاق باشم و به کسی کمک نکنم کسی با من دوست نمی‌شد و کسی اجازه نمی‌داد من در مزرعه زندگی کنم. سگ مهربان به درخت پشت سرش تکیه داد و گفت: پس یادت باشد با همه به درستی و مهربانی رفتار کنی، چون وقتی تو هم به کمک احتیاج پیدا کردی، دیگران برای نجات تو تلاش می‌کنند.

2. قصه سنجابک و برادرش

وقتی برادر سنجاب کوچولو به دنیا آمد، سنجاب کوچولو احساس کرد مادر و پدرش او را دوست ندارند بنابراین شروع به لجبازی کرد. دیگر غذا نمی‌خورد و بازی نمی‌کرد، در تختش می‌خوابید و شروع به گریه می‌کرد. وقتی پدر و مادر سنجابک به رفتارهای فرزندشان فکر کردند، فهمیدند که باید بیشتر به او توجه کنند.

پدر سنجاب کوچولو همراه مادرش شروع به تاب دادن او کردند؛ برایش قصه خواندند و با او حرف زدند، سنجابک قصه ی ما فهمید که پدر و مادرش به اندازه‌ی برادرش او را دوست دارند و برای خندیدنش تلاش می کنند. پس متوجه کار اشتباه خود شد و تصمیم گرفت به مادرش در بزرگ کردن برادر کوچک ترش کمک کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *