تعارضات و درگیریها بخش اجتنابناپذیری از زندگی هستند. یادگیری مهارت مدیریت تعارض یا به عبارت دیگر مهارت حل تعارض یکی از مهارتهای مهم اجتماعی است که نه تنها به پذیرش عقاید متفاوت دیگران کمک میکند، بلکه از درگیری ها و نزاعها جلوگیری میکند.
بهتر است مهارت حل تعارض از کودکی آموزش دادهشود، زیرا در تمام مسیر زندگی از خانواده، مدرسه، محیط کار و در رابطه با گروههای دیگر نیازی ضروری است. چه بسا خانوادههایی که به علت نداشتن این مهارت از هم میپاشند. یا کشورها و دولتهایی که درگیر جنگهای خونین میشوند. این مهارت نیز همانند سایر مهارت های زندگی اجتماعی رابطه مستقیمی با هوش هیجانی دارد.
آنچه که به عنوان سواد از آن یاد می شود، بهرهمندی از توانایی خواندن، نوشتن، کامپیوتر و زبان نیست بلکه داشتن سواد عاطفی یا مهارت برقراری ارتباط مناسب با خود و دیگران است.
تعریف تعارض: تعارض هنگامی آغاز میشود که دو نفر یک چیز را میخواهند، یا افراد در مورد یک چیز اختلاف نظر دارند. تعارض بخشی از زندگی روزمره است و همه به نوعی آن را دارند. گاهی میتوان آنها را به راحتی حل کرد و گاهی حل کردن آن مستلزم تفکر و گفتگوی بسیاری است.
مهارت مدیریت تعارض تحت تاثیر چه عواملی است؟
۱. یکی از عوامل مهم در این مورد، همانند سایر مهارت های زندگی داشتن زمینه ژنتیکی، خلق و خو یا طبیعت خاص هر کودک یا نوجوان است. روانشناسان مختلف طبیعتگرا به آن اشاره کردند و یافتههای مختلف هم بر درستی آن صحّه میگذارند. برخی از کودکان به صورت طبیعی تمایل به بر قراری صلح دارند و به احتمال زیاد برای هر نوع مشکل پیشنهاد توافق میدهند. اینان میپذیرند که توافق به معنی پذیرش شکست نیست بلکه به معنی پیشنهاد راهحلهای جایگزینی است که باعث موافقت افرادی میشود که مخالف هستند. توافقی که باعث خوشحالی همه می شود.
۲. سبک فرزندپروری والدین : بر اساس نظر جفری یانگ هر چه نیازهای اساسی کودک، شامل نیاز به؛
- دلبستگی ایمن : محبت ، امنیت، ثبات و پذیرش
- نیاز به خودگردانی و هویت و کفایت
- آزادی در بیان نیازها و هیجانهای سالم
- خودانگیختگی و تفریح
- محدودیت های واقع بینانه و خویشتنداری
بهتر برآورده شوند، کودک شخصیت سالمتری خواهد داشت و در برخورد با مسائل و مشکلات به راحتی از پس آن برخواهد آمد. بر اساس نظریه رشد روانی اجتماعی اریکسون از دو سالگی اراده و استقلال در کودک شکل میگیرد. در صورتی که والدین آگاه باشند، در حد توان کودک به کودک آزادی عمل میدهند. مثل” غذا خوردن توسط خود کودک”
اولین تعارضات از همان دوره خردسالی بین والد و کودک شروع میشود، اما بیشترین تعارضات والد و کودک در سن نوجوانی،” زمان شکلگیری هویت نوجوان” ظاهر میشود. بنابراین سبک فرزندپروری؛ منفعلانه یا مقتدرانه و مستبدانه اثر مستقیم بر یادگیری مهارت حل تعارض دارد.
۳. الگوگیری و همانندسازی از والدین در چگونگی مهارت مدیریت تعارض که روان شناسان رفتارگرا بر آن تاکید دارند.
هدف از یادگیری مهارت حل تعارض چیست؟
با یادگیری مهارت مدیریت تعارض، کودکان ارتباط بهتری با خود و دنیای اطراف خود برقرار میکنند و میتوانند زندگی سالمتری را تجربه کنند. بهتر با ناکامیها و شکستها کنار بیایند. حتی کودکان خجالتی و کودکان پرخاشگر رابطه سالمتری با دوستان خود برقرار میکنند. با آموزش این مهارت کفایت اجتماعی کودکان دارای اختلال توجه و تمرکز (بیش فعالی) نیز افزایش می یابد(پوشینه و فتحی،۱۳۹۶).
انواع تعارض:
- تعارض شخصی یا درونی؛ مثل تصمیم گیری برای انتخاب یک چیز یا چیز دیگر
- تعارض بین فردی: اختلاف نظر دو نفر در یک موضوع
- تعارض گروهی: اختلاف نظر دو گروه در یک موضوع
آموزش مهارت مدیریت تعارض به کودکان و نوجوانان
مهارت حل تعارض شخصی یا درونی
با کسب مهارت حل تعارض درونی آگاهی هیجانی یا مهارت خودآگاهی در کودکان و نوجوانان نیز بالا میرود. به فرزندانتان بگویید: هر روز ممکن است درگیریهای شخصی با خود داشته باشید. دیگران ممکن است ندانند که شما در حال تصمیمگیری برای انتخاب یک چیز یا چیز دیگر هستید. این تعارض همیشه ادامه دارد و حتی گاهی ما متوجه آنها نیستیم.
یک تعارض درونی ممکن است سبب ناراحتی یا نارضایتی شود و به دنبال آن احساس ناامیدی کنید. ممکن است باعث شود که در نهایت احساسات بد خود را سر دیگران خالی کنید، بدون اینکه خود متوجه باشید. اما شخص مقابل متوجه این موضوع میشود. او ممکن است بدون اینکه دلیل آن را بداند از دست شما عصبانی شود و در عوض ممکن است شما به خاطر اینکه نمیدانید چرا او عصبانی است مستأصل شوید.
از کودکان یا نوجوانان بخواهید به موقعیتهایی فکر کنند که تصمیمگیری برای آنها دشوار بوده است. و وقتی در نهایت انتخاب کردند چه احساسی داشتند و اینکه آیا از انتخاب خود راضی بودند.
سپس از کودکان بخواهید به افراد دیگری که تعارض درونی دارند فکر کنند و برای آنها مثال بزنید. تحلیل این حالات باعث بهبود مهارت حل تعارض در فرزندانتان میشود.
مهارت مدیریت تعارض بین فردی یا گروهی
گاهی بچهها، دیگران را به خاطر تعارضها مقصر میدانند. تعارضها تقصیر هیچ کس نیست. بعضی وقتها تعارض به خاطر اختلاف نظر دو نفر به وجود میآید. یادگیری مهارت حل تعارض به صورت صلح آمیز، بخش مهمی از کنار آمدن با دیگران و کاهش لجبازی کودکان است.
از کودکان بخواهید در مورد اقدامات مثبتی که فقط میتوانند با دو یا چند نفر انجام دهند، فکر کنند. به عنوان مثال: والیبال بازی کردن، بغل کردن و غیره. سپس از آنها بخواهید برای هر مثال، درگیریهایی که فکر میکنند میتوانسته اتفاق بیفتد را عنوان کنند.
از کودکان بخواهید در مورد تعارضها و درگیریهایی که به تازگی داشتهاند و به صورت سریع و مثبت حل شده صحبت کنند.
مهارت عذرخواهی
از کودکان بپرسید” چه کاری انجام دادهاید که باید بعد از آن عذرخواهی میکردید؟”
پاسخها را روی برگه بزرگ یا تخته بنویسید.
به کودکان بگویید: عذرخواهی یعنی پیبردن به اینکه کار اشتباهی انجام دادهاید. اظهار تاسف و اینکه منظورتان همین است، نشان دهنده اهمیت قائلشدن شماست.
نکاتی که در عذرخواهی باید مورد توجه قرار داد:
- سعی کنید کاملا متوجه شود که کار او چگونه باعث لطمه دیدن شخص مقابل شده است.
- هیچ وقت دیگران را به خاطر کارهای خود مقصر نداند.
- احساسات آن فرد را با گفتن” اگر من هم بودم همین احساس را پیدا می کردم” تائید کند.
- مسئله ای که در مورد آن متاسف هست را روشن کند.
- انتظار نداشته باشد که شرایط به صورت آنی بهتر شود. ممکن است کمی زمان ببرد.
- پس از اینکه عذرخواهی کرد، بگذارد شخص مقابل صحبت کند.
تمرین عذرخواهی
از تیم های دونفره کودکان بخواهید حالتهای زیر را بازی کنند. کودکان هر تیم باید فرصت این را داشته باشند که هم عذرخواهی کنند و هم از آنها عذر خواهی شود:
- گفته بودید که با دوست تان تماس میگیرید اما فراموش کردید.
- کتابی را از دوست خود قرض گرفتید و بعد آن را گم کردید و غیره
- یک مکالمه گروهی در مورد اینکه چرا برخی از عذر خواهیها به درگیری منجر میشوند و بقیه نه، ترتیب دهید.
بدانیم که چه موقع درگیری ها را حل و فصل کنیم
هدف: آموزش به کودکان که برخی موقعیتها زمان بهتری برای حل و فصل درگیریها است. علاوه بر مهارت حل تعارض، آگاهی اجتماعی کودکان بالا می رود.
از گروه بخواهید در مورد زمانهایی فکر کنند که حل تعارض برای آنها بسیار دشوار بوده است. به عنوان مثال: هنگامی که پدر یا مادر سردرد دارد، وقتی که دیروقت است و همه خسته هستند. سپس از آنها بخواهید زمانهایی را پیشنهاد دهند که حل تعارض آسانتر خواهد بود، مثل یک جلسه خانوادگی یا کلاسی.
حل و فصل درگیری ها با آرامش
هدف: آموزش به کودکان که حل مسئله هنگامی که هر دو فرد آرام هستند آسانتر است و به خود کنترلی فرد کمک میکند.
به کودکان بگویید برای حل تعارض از موارد زیر استفاده کنید:
- پیش از اینکه شروع به صحبت کنید، پنج نفس عمیق بکشید و به آرامی نفس های خود را بیرون بدهید.
- ماهیچههای صورت و بدن خود را شل کنید.
- چیزی که میخواهید را شرح دهید.
- در مورد چیزی که شما را آزار می دهد و احساسی که دارید با طرف مقابل صحبت کنید.
- با دقت به خواستهها و احساسات شخص مقابل گوش کنید.
- به عنوان یک مشکل دو طرفه در مورد این درگیری صحبت کنید، چرا که این مشکل هر دو شماست.
- اگر متوجه شدید که عصبانی یا دلخور میشوید، دوباره چند نفس عمیق بکشید و آرام باشید.
- اگر احساساتتان بر شرایط مستولی شده، به خودتان استراحت بدهید.
تمرین گروهی
از گروه بخواهید تظاهر به عصبانیت کنند و از یک داوطلب بخواهید مشکلی که به تازگی با فردی داشته را با صدای عصبانی شرح دهد.
سپس از گروه بخواهید آرام باشند، نفسهای عمیق بکشند و بدنشان را شل کنند. از یک داوطلب بخواهید با صدای آرام، مشکلی که به تازگی با فردی داشته را شرح دهد.
در این دو موقعیت افراد احساس، فکر و صحبتهای متفاوتی کردند، در این مورد بحث کنید.
توافق کردن
هدف: آموزش مزایای توافق کردن که منجر به حل تعارض و بالا رفتن آگاهی اجتماعی میشود.
به کودکان بگویید: وقتی که افراد توافق میکنند یعنی با یکدیگر سازش کردهاند. هیچ یک از افراد به طور دقیق آن چیزی را که میخواهند به دست نمیآورند اما هر یک مقداری از آن چیزی را که میخواهند را به دست میآورند.
چند مثال بزنید و از کودکان بخواهید که مواردی را که چگونه دو نفر میتوانند در این موارد به توافق برسند را یادداشت کنند.
راه حل های بُرد- بُرد
هدف: آموزش به کودکان که هر دو طرف می توانند از نتیجه مثبتی در یک تعارض بهرهمند شوند.
با یک مثال مسئله را برای کودکان روشن کنید: فرض کنید که شما و برادر یا خواهرتان، هر یک برنامههای تلویزیونی متفاوتی را دوست دارید و زمان پخش هر دو این برنامهها یکی است. در اینجا سه نتیجه مختلف را مشاهده میکنید:
۱. فردی که درشت هیکلتر است یا صدای بلندتری دارد چیزی که میخواهد را تماشا میکند.
۲. پدر یا مادر میآیند و تلوزیون را خاموش می کنند و هیچ کس نمی تواند چیزی ببیند.
۳. یکی از آنها چیزی که میخواهد را تماشا می کند و بعد نوبت نفر بعدی است که برنامه تلویزیونی مورد علاقهاش را انتخاب کند. فردای آن روز، فردی که در تماشای برنامه، نفر دوم بود، حالا نفر اول میشود.
در مثال اول یکی از شما برنده میشود، در مثال دوم هر دو بازنده میشوید و در مثال سوم توافق برقرار میشود که در آن هر فرد کمی از خواسته خود میگذرد و کمی هم به خواسته خود میرسد. این یک راه حل بُرد- بُرد است.
چند موقعیت را برای کودکان مثال بزنید و از آنها بخواهید برای هر موقعیت یک راه حل بُرد _ بُرد بیان کنند یا بنویسند.
مهارت مذاکره
هدف: آموزش به کودکان که با مذاکره تعارضات را حل کنند و ارتباط اجتماعی خود را بهبود بخشند.
به کودکان بگویید مذاکره یک ارتباط دو طرفه است که به توافقی ختم میشود که همه افراد دخیل در آن، مقداری از چیزی که میخواهند را به دست میآورند. ممکن است مذاکرههای مختلف را مشاهده کرده باشید. مثل زمانی که با خانواده در مورد اینکه چه رستورانی بروید یا چه فیلمی ببینید صحبت میکنید.
مراحل مذاکره:
- مشکل را عنوان کنید.
- آنچه می خواهید را عنوان کنید.
- بگویید که چرا آن را می خواهید.
- روی چیز هایی که هر دو می خواهید تمرکز کنید.
- گزینه های برد – برد ایجاد کنید.
- گزینه ها را ارزیابی کنید.
- به توافق برسید و برای اجرای آن طرحی بریزید.
از کودکان بخواهید که مذاکره را تمرین کنند و در صورتی که تنها هستند با یکی از والدین تمرین کنند.
پذیرش وساطت
هدف: آموزش به کودکان که با کمک یک شخص ثالث درگیریها را حل کنند. فرد میانجیگر معمولاً از همسالانی است که در درگیری دخالتی ندارد و بدون جانبداری به افراد کمک میکند.
پیش از آغاز وساطت شرکتکنندگان توافق میکنند تا:
- روی زمان و مکان آن به توافق برسند.
- به اختیارات فرد میانجی، برای اداره کردن جلسه احترام بگذارند.
- خواستهها، نیازها، احساسات و دیدگاه خود را در مورد درگیری با هم در میان بگذارند.
- بدون قطع کردن صحبتهای طرف مقابل، به حرفهای او گوش دهند.
- از برچسبزدن، قضاوتکردن، یا مقصر دانستن طرف مقابل خودداری کنند.
- آرام باشند و خشم خود را کنترل کنند.
- فکرهای خود را در این مورد روی هم بگذارند و حین انجام این کار راه حل ها را ارزیابی نکنند.
- به راه حلی برسند که برای هر دو طرف خوشایند باشد.
تعارضی را مطرح کنید و از دو کودک بخواهید به عنوان بازیگر برنامه وساطت همسالان، نقش بازی کنند. ابتدا خودتان این نقش را بازی کنید، سپس از یک داوطلب در گروه بخواهید این نقش را بازی کند. این کار باعث ارتقای مهارت مدیریت تعارض میشود.
مهارت مشاجره منصفانه
هدف: آموزش به کودکان که به مشکلات حمله کنند نه به افراد
از کودکان بپرسید: ” فکر میکنید ” مشاجره منصفانه ” به چه معناست؟ فکر های خود را روی هم بگذارید و آن را روی تخته یا برگه بزرگی یادداشت کنید.
قوانین مشاجره منصفانه با افراد را برای کودکان روشن کنید:
- به آنها ناسزا نگویید یا آنها را به هیچ وجه مسخره نکنید.
- حداقل به اندازه طول یک با فاصله از یکدیگر بنشینید یا بایستید.
- با آنها تماس فیزیکی برقرار نکنید.
- آنها را تهدید نکنید.
- وقتی که در حال صحبت کردن هستند، صحبتهای آنها را قطع نکنید.
- وقتی نوبت صحبت شماست، تا جایی که میتوانید با آرامش صحبت کنید.
- وقتی هر دو فرصت این را داشتید تا نظرات خود را مطرح کنید، سعی کنید به توافق برسید.
از کودکان بخواهید در مورد درگیریهایی که به تازگی با خانواده یا دوستان داشتند فکر کنند. و در این مورد صحبت کنند که مشاجره آنها منصفانه بوده یا خیر و چه قوانینی شکسته شدهاست. سپس در مورد نقش مشاجره منصفانه در ارتقاء مهارت حل تعارض گفتگو نمایید.
مهارت ارزیابی نتایج مثبت و منفی حل مشکلات یا باقی ماندن آنها
هدف: آموزش به کودکان که اگر مشکلات حلنشده باقی بمانند چه اتفاقی میتواند بیفتد.
موارد قابل پیشبینی برای تعارض حلنشده:
- هر فردی به ” فکر خودش است” و در این حالت تعارض ادامه پیدا میکند.
- هیچ کس به چیزی که میخواهد یا نیاز دارد دست نمییابد.
- هیجانات ناگهان شعله ور میشود و مدیریت خشم از کنترل افراد خارج میشود.
- احساسات آنها جریحه دار میشوند و روابط دچار مشکل میشوند.
- ممکن است منجر به خشونت شود.
اگر افراد برای حل تعارض با یکدیگر همکاری کنند، احساسات و نتایج مثبتی به بار میآید:
- افراد به صحبتهای یکدیگر گوش میدهند، به یکدیگر احترام میگذارند و همکاری میکنند.
- نظرات شفاف سازی میشوند و به مشکلات رسیدگی میشود.
- روابط و ارتباطات بهبود مییابند.
- ایدههای بهتری برای حل تعارض به دست میآید.
- همه به چیزی که میخواهند یا نیاز دارند میرسند.
از کودکان بخواهید به موقعیتهایی فکر کنند که با هم تعارض داشتند تا بررسی کنند به چه نتایج مثبت و منفی دست یافتند. تحلیل نتایج مثبت و منفی به بهبود مهارت مدیریت تعارض کمک زیادی میکند.
آموزش مجموعهای از مهارت های زندگی به کودکان و نوجوانان، پایه محکمی برای زندگی شاد، آرام و موفق در دوران جوانی و بعد از آن ایجاد میکند. برای آشنایی با این مهارتها و چگونگی ارتقاء آنها در دوران کودکی و نوجوانی با یادداشتها و کارشناسان خبره مجله تخصصی آریاکید همراه باشید.
——————————————————————————–
منابع و مآخذ:
- شاپیرو لارنس، ۲۰۱۶، ” ۱۰۱ روش برای آموزش مهارت های اجتماعی به کودکان،” فاضلی اعظم، تهران،ارجمند،۱۳۹۵.
- شریعتی سحر و امامی پورسوزان،” نقش واسطه ای تعارض والدین- نوجوان در رابطه سبک های فرزندپروری ادراک شده و ابعاد ابراز خشم، فصلنامه خانواده و پژوهش، شماره ۲۵، ۱۳۹۴
- پوشنه کامبیز و فتحی پریسا” اثربخشی برنامه آموزش حل تعارض بر بهبود کفایت های اجتماعی در کودکان با اختلال نقص توجه – بیش فعالی ” ، کودکان استثنایی، سال هفدهم، شماره ۳، پیاپی ۶۵، ۱۳۹۶.
- زارع فاطمه ” تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر هوش هیجانی کودکان عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تبریز، کنگره سراسری روان شناسی کودک و نوجوان، ۱۳۹۲.
- قره باغی فاطمه و وفایی مریم” نقش ارزیابی کودک از تعارض والدین، مقابله شناختی کودک با تعارض و مزاج وی در سلامت کودک ” ، تازه های علوم شناختی، سال ۱۰ شماره۴، ۱۳۸۷.
- علاقبند مریم، کمالی زارچ محمود، توکلی سوده، علاقبند لیلا، ” رابطه مهارت های ارتباطی با هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستان” ،پژوهش های روان شناسی اجتماعی، دوره ۲، شماره ۷، ۱۳۹۱.
- یزدان پناه محمدعلی، حضرتی اصغر، کیانی ستار، اشرف آبادی مسعود،” سبک های حل تعارض والدین و سازگاری اجتماعی و شیوه های حل مسئله اجتماعی فرزندان، فصلنامه علمی- پژوهشی رفاه اجتماعی، سال ۱۲، شماره ۴۷، ۱۳۹۱.
- یوسفی فریده، ” رابطه مثبت بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی” ، روانشناسی تحولی، دوره ۳، شماره ۹، ۱۳۸۵.
دسته شما درد نکنه مطلب خیلی خوب بود انشاالله که همیشه موفق باشید