در این مقاله از مجله تخصصی آریاکید به بررسی وسواس فکری عملی در کودکان، تعریف و نشانههای آن میپردازیم. به طوری کلی وسواس یکی از شایعترین انواع اختلالات رفتاری است که باعث بروز مشکلاتی برای افراد و خانوادهها میشود. وسواس اختلال ویژهای است که ویژگی بارز آن، وسوسهانگیزی است. روانشناسان وسواس را نوعی بیماری میدانند که تعادل روانی و رفتاری را از بیمار سلب و او را در سازگاری با محیط دچار مشکل میسازد.
وسواس در حقیقت حالتی است که در آن، فکر، میل یا باورهای خاص که اغلب وهمآمیز و اشتباه است، آدمی را دربند خود میگیرد، آن چنان که حتی اختیار و اراده را از او سلب کرده و او را وامیدارد رفتاری را برخلاف میل و خواست خود انجام دهد. بیمار هرچند به بیهودگی کار یا افکار خود آگاه است، نمیتواند از قید آن رهایی یابد. در این میان شناخت ویژگیهای وسواس، انواع آن و خصوصیات افراد مبتلا به آن، ما را در انتخاب درمانی مناسب، یاری خواهد کرد.
تعریف وسواس فکری عملی
اختلال وسواس فکری عملی Obsessive-compulsive disorder (OCD) يکی از اختلالات رفتاری ناتوانکنندهای است که با افکار مزاحم تکراری و ناخواسته، فرد را به انجام اعمال وسواسی و بيهوده و همچنين فروبردن در اعماق افکار ناراحتکننده وادار میکند.
وسواسها عبارتند از: باورها، افکار، تکانه ها يا تصاوير سمجی که به دليل ناهمخوانی، اضطراب و پريشانی چشمگيری ايجاد میکنند. وسواسهای عملی رفتارهای تکرارشونده يا اعمال ذهنی هستند که با هدف جلوگيری يا کاهش اضطراب و پريشانی انجام میشوند (بارلو، ۲۰۰۸)
ويژگی عمده اين وسواسها (افکار و رفتارها) لذتبخش نبودن آنها برای فرد مبتلا است ولی بيمار به نشخوار افکار و تکرار اعمال ادامه میدهد تا شايد از ناراحتیهايی که برای او به وجود میآيد، کاسته شود.
نشانههای اختلال وسواس فکری علمی، با آشفتگی فردی و ناتوانی کارکردی همراه است. متداولترين وسواسهای فکری عبارتند از:
- افکار مکرر درباره آلودگی،
- ترديدهای مکرر،
- لزوم قرار گرفتن اشياء با يک نظم خاص،
- تکانه های پرخاشگرانه يا زننده و تصويرسازی ذهنی جنسی.
مشخصات افراد مبتلا به وسواس
در افراد مبتلا به وسواس فکری عملی، باورهايی وجود دارد که باعث ارزيابی غلط از افکار ناخواسته شده و فرد را دچار مشکل میسازد. اين باورها عبارتند از: اهميت بيش از حد قائل شدن برای افکار، اشتغال ذهنی زياد نسبت به کنترل افکار، بيشبرآورد کردن تهديد، عدم تحمل بلاتکليفی و کمالگرايی.
افراد مبتلا به وسواس، کمالگرايی بالايی دارند و تحمل ابهام و بلاتکليفی برای آنان مشکل است. آنها سعی دارند با تغيير يا کاهش ميزان شدت اين باورها و افکار، از شدت افکار وسواسی بکاهند (ویتال و همکاران، ۲۰۱۰).
عدم تحمل بلاتکليفی نوعی خطای شناختی است که بر چگونگی دريافت، تفسير و واکنش فرد به يک موقعيت نامطمئن تأثیر میگذارد. افرادی که نمیتوانند بلاتکليفی را تحمل کنند، موقعيتهای بلاتکليفی را تنشبرانگيز، منفی و فشارزا توصيف میکنند و سعی میکنند از اين موقعيتها اجتناب کنند و اگر در اين موقعيتها قرار بگيرند، کارکردشان دچار مشکل میشود.
همچنین به سبب مشکلات جسمی يا روانی، رضایتمندی زناشويی کمتر میشود، استحکام و دوام خانواده دچار تزلزل خواهد شد و پيامدهای منفی به دنبال خواهد داشت. این افراد، رضایت زناشویی پایینتری دارند.
عوامل موثر در ایجاد وسواس
افرادی که در زندگی شخصی حساستر هستند و به محیط خود و تنشهای آن، واکنش شدیدتری نشان میدهند، امکان ابتلا به بیماری وسواس در آنها بیشتر است و غلبه وسواس بر آنها شدیدتر میشود. در بین فرزندانی که والدین آنها بیش از اندازه به محکوم کردن آنها می پردازند، این اختلال بیشتر دیده میشود.
پارهای از تحقیقات نشان دادهاند که شخصیت والدین، الگوهای فرزندپروری و حتی مشخصات ژنتیکی و روابط محیطی در ایجاد این اختلال مؤثرند. به همین سبب وسواس فکری عملی ممکن است در بین دوقلوهای همسان بیشتر دیده شود.
تاثیر عوامل تربیتی
شیوه والدین در تربیت کودک و نوجوان میتواند در بروز برخی اختلالات رفتاری در کودکان، از جمله وسواس، موثر باشد. مادران حساس و کمالگرا، زمینه را برای وسواسی شدن فرزندان فراهم میکنند؛ بهخصوص والدینی که رفتار کودک را بر اساس ضابطههای خود و به صورتی دقیق میخواهند و انعطافپذیری کمتری دارند. چراکه تربیت خشک و مقرراتی در بروز این مسأله، بسیار مؤثر است.
عدهای از افراد مبتلا به وسواس فکری عملی، کسانی هستند که دائماً این عبارات به گوششان خورده است: «آدم بیعرضهای هستی. لیاقت نداری. به درد زندگی نمیخوری و…» و از بابت عدم لیاقت از والدین و برادران و خواهران ارشد خود، سرکوفت شنیده و تنبیه شدهاند. در این صورت فرد میکوشد که برای راضی نگه داشتن اطرافیان خود دقت افراطی در کارهای خود انجام دهد و در همه مسائل با باریکبینی و موشکافی وارد شود. به طور کل، والدین لجوج، سمج، ایرادگیر و عیبجو و ملامتگر، زمینه را برای بروز وسواس فراهم میکنند.
اختلال وسواس فکری عملی در کودکان
دوری باطل در یک اختلال! اختلالی که مختص دوران بزرگسالی نبوده و کودکان را حتی قبل از یک سالگی (به شکل گریههای مداوم) درگیر میکند. این اختلال به لحاظ دستهبندی در طبقه اختلالات اضطرابی قرار دارد.
کودک به خاطر اضطرابش دست به اعمالی میزند ولی با ادامه یافتن این رفتارها، دوباره اضطرابش بالا میرود و این دور باطل ادامه مییابد. وسواس فکری عملی به صورت رفتارهای آیینی مثل ساختن یک برج و خراب کردن آن و دوباره ساختن و دوباره خراب کردن یا بازی کردن با یک قسمت خاص از پتو و خوابیدن تحت شرایطی خاص دیده میشود.
همه این رفتارها برای آن است که اضطراب کودک پایین بیاید. گاه رفتارهای آیینی در سال بعد از بین میرود اما گاه این اختلال ادامه یافته و رفتارهای آیینی و افکار وسواسی تغییر ماهیت میدهند.
شیوه مواجهه کودکان با وسواس
وسواس فکری عملی اختلالی است که پایه نوروبیولوژیک دارد؛ یعنی مغز روی فکر و عملکرد کودکان تأثیر میگذارد و مشخص میکند که کودک در شرایطی خاص چگونه فکر کند. این اختلال همراه با اجبار و فکری مزاحم است و معمولاً روزی یک بار رخ میدهد. افکار وسواسی افکار، تکانهها و تصاویر مزاحم و غیرارادی هستند که منجر به نگرانی، ترس و ناراحتیهای غیرقابل تحمل میشوند.
از این رو افراد برای غلبه بر وسواس، رفتارهای متفاوتی از خود بروز میدهند تا اضطراب ناشی از وسواسشان کم شود. آنها با بروز رفتارهای آیینی اضطرابشان را کم میکنند. مثلاً مدام دستهایشان را میشویند یا قفل درها را چک میکنند.
برخی رفتارهای آیینی قابل مشاهده هستند؛ مثل شستن دستها. اما برخی رفتارها غیرقابل مشاهده است. مثلاً او به طور مداوم دعا یا یک وِرد را میخواند که از اتفاقات احتمالی در آینده پیشگیری کرده و اضطرابش را کاهش دهد اما همه این کاهش اضطرابها موقتی است.
وسواس اجباری درمان قطعی ندارد اما کودکان در فرآیند درمان یاد میگیرند همان طور که با آلرژی و دیابت یا بیماریهای مزمن مبارزه میکنند، نشانههای وسواس خود را نیز کنترل کنند.
نشانههای وسواس در کودکان
کودکان مبتلا به وسواس فکری عملی، افکار بدی به ذهنشان میرسد. همین باعث نگرانی و اضطرابشان شده و به طور مداوم درباره آن صحبت میکنند. مثلاً کودک از ترس اینکه کسی در را بشکند و وارد خانه شده و همه اعضای خانواده را از بین ببرد، مدام قفل درها و پنجرهها را چک کرده یا موقع خواب والدینش را مجبور به چک کردن قفل درها، آن هم در چند مرحله میکند.
از دیگر افکار وسواسی معمول، ترس از میکروبها است که به وسیله شستن مداوم دستها ادامه مییابد و این کار وقت زیادی را از کودک میگیرد.
بنابراین ترس از آسیب، میکروبها، شستن و چک کردن نشانههای معمول وسواس فکری عملی در کودکان است. وسواس میتواند به راههای بیشماری بروز کند. اختلالات رفتاری دیگری نیز ممکن است با وسواس همراه شوند؛ مثل اختلالهای اضطراب، افسردگی، دوقطبی، بیشفعالی همراه با نقص توجه، اختلالات خوردن، اختلالات طیف اوتیسم و اختلالات تیک/ سندرم تورت.
بدین لحاظ چندین اختلال که همراه با وسواس میشوند و شبیه وسواس هستند نیز میبایست توسط متخصصان سلامت روان درمان شوند، شامل اختلال بدشکلی بدنی، اختلال احتکار کردن، اختلال کندن مو، اختلال کندن پوست، جویدن ناخن، کندن پوست لب و حالت نشخوار مداوم.
درمان وسواس اجباری در کودکان
در حالی که درمان قطعی برای وسواس اجباری وجود نداد، درمان شناختی ـ رفتاری میتواند تا حدودی کودک را از علائم و نشانههای وسواس خلاص کند. البته برخی اوقات این درمان با دارودرمانی همراه میشود. بنابراین متخصصان روانشناسی و نیز متخصصان آموزش والدین میتوانند به شما یاری رسانند که چگونه اختلال را کنترل کرده و با آن کنار بیایید.
درمان OCD نوعی درمان رفتاری شناختی (CBT) است. در درمان، بچهها مهارتهای مقابله و آرام کردن اضطراب را یاد میگیرند. آنها یاد میگیرند که چگونه بدون انجام آئینها با ترسها روبرو شوند.
همراه با درمان، پزشکان ممکن است داروهای OCD را به برخی از کودکان بدهند. برای کودکانی که به دارو نیاز دارند، پزشکان SSRI (مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین) را تجویز میکنند.
دارودرمانی هم نقش مهمی در کنترل وسواس بازی میکند. بهخصوص وقتی کودک همراه با وسواس به اختلال دیگری مثل افسردگی مبتلا میشود، پزشک حتماً دارو تجویز میکند. گاه دارودرمانی میتواند رواندرمانی را سرعت ببخشد. چون بسیاری از این داروها اضطراب کودکان را هنگام رواندرمانی پایین میآورند و عملکرد مغزی او را بالا میبرند. البته داروها میبایست صرفاً توسط پزشک متخصص تجویز شود و از مصرف خودسرانه آنها بپرهیزید.
درست است که وسواس فکر عملی درمان قطعی ندارد اما والدین در این زمینه کمکهای زیادی میتوانند به کودکشان بکنند. آنها میبایست برخی از خط مشیها را به کار بگیرند تا کودکشان راحتتر با این مشکلات کنار بیاید و بر نشانههای وسواس غلبه کند. در ادامه به چند خط مشی برای والدین اشاره میکنیم.
خط مشیهای مفید برای مواجهه با وسواس در کودکان
- کودکتان را موجودی وسواسی نپندارید. او کودکی است که مبتلا به اختلال وسواس است و این برچسب را مدام بر کارهایش نچسبانید.
- شما تنها نیستید و کودکان دیگری نیز به این اختلال مبتلا هستند. میتوانید از خانوادههای آنها راهنمایی بگیرید.
آرام باشید! با کودکتان رفتاری آرام و محبتآمیز داشته باشید. واکنش به رفتارهای وسواسی کودک تنها منجر به وخیم تر شدن اوضاع و بیشتر شدن استرس او میشود. - همیشه به روش آرام، واضح و مثبت با او صحبت کنید.
- هیچ وقت کودکتان را با هیچ کودک دیگری مقایسه نکنید.
- کودکتان را تشویق کنید تا بیشترین انرژیاش را برای فعالیتهای لذتبخش صرف کند. مثل: ورزش، گوش دادن به موسیقی و…
- خودتان نیز بیشتر به فعالیتهای لذتبخش مشغول شوید تا اینکه بر روی رفتارهای وسواسگونه کودکتان متمرکز شوید.
- لازم است که رفتارهای آیینی و نشانههای وسواس را بشناسید اما این آگاهی را زمینهای برای مشغله ذهنی خود نسازید به طوری که بسیاری از رفتارهای طبیعی کودک را هم رفتاری وسواسی بپندارید.
شیوههای رفتاری مفید
- با دوستان و فامیل و همکاران مثل قبل ارتباط داشته باشید و روابط اجتماعی او را کمرنگ نکنید.
- هیچ وقت رفتارهای کودکتان را مورد قضاوت قرار ندهید.
- هرگز برای کودکتان تصمیم نگیرید مگر آنکه او نتواند انتخاب درستی کند. سعی کنید با ارائه حق انتخاب به او اعتماد به نفسش را بالا ببرید.
- هیچ وقت به کودکتان فشار نیاورید که افکار وسواسی و رفتارهای آیینیاش را کنار بگذارد. این کار تنها اضطراب او را بالا میبرد و نشانههای اضطراب را شدت میبخشد. تنها با مشورت متخصص به او راهکار بدهید.
- مشکلات را قدم به قدم حل کنید. انعطافپذیر باشید. تنها در یک زمان به روی یک تکلیف کار کنید.
- مسؤولان مدرسه را از بیماری کودکتان آگاه کنید. فوایدی در اعلام مسئله به پرسنل مدرسه وجود دارد. به علاوه، به یاد داشته باشید که ممکن است معلمها اطلاعات کمی درباره وسواس فکری عملی داشته باشند. بنابراین شما نقش کلیدی در آگاهسازی مدرسه دارید. شما میتوانید برخی منابع مثل کتاب، مجلات و… درباره وسواس را به مدرسه و معلم کودکتان بدهید تا درباره وسواس اطلاعات به دست آورند.
حرف آخر وسواس اجباری در کودکان
در این مقاله از مجله تخصصی آریاکید به تعریف و نشانههای وسواس فکری عملی در کودکان پرداختیم و شیوههای رایج درمان و مواجهه والدین با کودک مبتلا را مورد توجه قرار دادیم. توجه به موارد مذکور میتواند در کنترل و بهبود این اختلال مفید باشد.
اگر فکر می کنید کودک شما مبتلا به OCD است، با مراجعه به پزشک متخصص کودکان یا روانشناس کودک شروع کنید. آنها میتوانند OCD یا سایر مشکلاتی که میتوانند علت علائم کودک شما باشند را بررسی کنند.
منابع:
Beyond ocd recourses get there. (2016). Helping A Child Who Has OCD. Retrieved from
Barlow DH. (2008) Clinical handbook of psychological disorders: A step-by-step treatment manual (4thed.).New York: Guilford Press
Whittal ML, Robichaud M, Woody SR (2010). Cognitive Treatment of Obsessions: Enhancing Dissemination. J Cogn Behav Pract.; 17: 1–8.
Cobert, J. (2009). 100 Questions & answers about your child’s ocd. Boston: Jones and Bartlett