برای بچه ها (و بزرگسالان) معمول است که گاهی اوقات دروغ میگویند و عدم صداقت گاه به گاه معمولاً نباید دلیلی برای هشدار باشد. با این حال، وقتی دروغگویی به یک اتفاق عادی تبدیل شود، میتواند به یک مشکل مهم تبدیل شود. یک مسئله بزرگ این است که اگر فرزند شما به دروغگویی شناخته شود، ممکن است وقتی او حقیقت را میگوید، او را باور نکنید. آموزش ارزش راستگویی به فرزندتان اهمیت مسئولیت شخصی، اعتماد و مراقبت را مشخص میکند. تالوار میگوید: دروغگویی کودکان دبستانی و پیش دبستانی یک نشانه است، نشانهای از مشکل بزرگی که در پشت آن است و کودک برای حفظ امنیت خود از این راهبرد استفاده میکند. در این مقاله از مجله تخصصی آریاکید به برخورد صحیح با دروغگویی کودکان میپردازیم.
شکلگیری دروغگویی کودکان
از سنین پیش دبستانی به بعد، بچهها شروع به استفاده از دروغ برای اهداف مختلف اجتماعی و مخفیانه میکنند و هر چه بزرگتر می شوند، از پیچیدگی بیشتر استفاده میکنند. وقتی بچهها ببینند که این روشی مؤثر برای رهایی از مشکلات یا فرار از مسئولیت است، دروغ میتواند به یک عادت بد تبدیل شود. بنابراین، هنگامی که فرزندتان دروغی میگوید، آن را به شیوهای مستقیم مطرح کنید و از تکرار آن جلوگیری کنید.
دروغگویی در کودکان خردسال که تازه شروع به درک تفاوت بین خیال و واقعیت کردهاند، رایج است. یک سناریوی معمولی را در نظر بگیرید: دختر شما یک بیسکویت چیپسی شکلاتی دزدکی میخورد. اسمیر شکلات مشخص روی صورتش است. وقتی از او سؤال می کنید، او آن را انکار می کند. چرا؟
با کودکان نوپا، به دروغها با حقایق پاسخ دهید. در این مثال، به صورت کثیف او و بسته چیپس باز روی میز اشاره کنید. وقتی شواهد را به زبان ساده اما ملموس ارائه میکنید، میتوانید به فرزندتان کمک کنید درست و غلط را بفهمد.
کودک بعد از انجام کاری نادرست، آن را به گردن کودک دیگری میاندازد و به دروغ وی را عامل اتفاق ناخوشایند (شکستن ظرف، خرابی وسیلهای برقی، ریختن لیوان آّبمیوه و…) معرفی میکند.
علل دروغگویی کودکان
کودک ۶ سالهای که مرتباً دروغ میگوید در صورتی که دروغگویی برایش راهبرد موفقی جهت مواجهه با موقعیتهای سخت اجتماعی شود، همچنان دروغگو باقی خواهد ماند. حدود یک سوم کودکان اینگونه هستند. اگر کودکی هنوز در ۷ سالگی دروغ میگوید، به نظر میرسد برایش عادت شده است و در دام دروغگویی افتاده است (لیچ، ۲۰۰۹).
در مورد شکلگیری دروغگویی کودکان باید توجه کرد که در بسیاری مواقع پیش میآید که کودکان به دور از چشمان والدین کارهای مخربی (مثلاً شکستن ظرف یا پنجره) انجام میدهند که از پذیرش آن سر باز میزنند. ممکن است در این مواقع مسؤولیت را به گردن خواهر یا برادر اندازند. یا خود را کاملاً ناآگاه از علت اتفاق نشان دهند. کودکان برای فرار از تنبیه یا سرزنش، واقعیت را انکار میکنند و به گونهای برخورد میکنند که گویا صادق هستند.
زمانی که والدین با دروغگویی کودکان یا انکار فرزندان روبرو میشوند، عموماً کودک را تنبیه میکنند یا اینکه به طور مستقیم بر دروغگویی او تمرکز میکنند. والدین سعی میکنند مزایای راست گفتن و صادق بودن و پذیرفتن اشتباه را گوشزد کنند و از دروغ و شرایط بدی که ممکن است دروغگویی ایجاد کند، صحبت میکنند.
این گونه برخوردها نه تنها نتایج مثبتی به بار نمیآورد بلکه موجب میشود کودکان برای رهایی از مشکل، دروغهای بیشتری بگویند. هیچ گاه با فریاد زدن نمیتوان راستگویی و صداقت را به کودکان آموخت. لازم است برخوردی با دروغگویی کودکان شود که از پذیرش اشتباه و کاری که موجب دروغگویی وی شده است، ترسی نداشته باشد.
مواجهه با انواع دروغگویی کودکان دبستانی و پیش دبستانی
چنانچه بیان شد، کودکان برای رهایی از چالشی که به وجود آوردهاند، اقدام به دروغگویی میکنند. در چنین شرایطی والدین بایستی برخوردی صحیح داشته باشند تا از اینگونه موقعیتها یک فرصت تربیتی بسازند.
راستگویی را به یک قانون خانگی تبدیل کنید
برای پیشگیری از دروغگویی کودکان، بهعنوان بخشی از قوانین و ارزشهای خانوادهتان، یک قانون خانگی روشن ایجاد کنید که بر اهمیت صداقت و ارتباط صادقانه تأکید میکند. این کار باعث میگردد که فرزندان شما درک کنند که شما برای حقیقت ارزش قائل هستید، حتی زمانی که بیان آن دشوار است.
در مورد انواع مختلف دروغها و آسیبهایی که هر نوع میتواند ایجاد کند، صحبت کنید. دلایل مختلفی که افراد برای دروغگویی دارند و اینکه چرا انتظار صداقت دارید را توضیح دهید.
درباره اهمیت بیان حقیقت در مقابل دروغگویی کودکان بحث کنید
مهم نیست فرزند شما چند سال دارد، مهم است که تفاوت بین راستگویی و دروغگویی را توضیح دهید. با این حال، آگاه باشید که تا حدود چهار سالگی، کودکان کوچک تفاوت بین دروغ و حقیقت را به طور کامل درک نمیکنند.
برای آموزش عدم دروغگویی کودکان، در مورد کودکان خردسال، گفتن جملاتی مانند “اگر بگویم آسمان سبز است، آیا این حقیقت است یا دروغ” میتواند مفید باشد؟ در مورد عواقب بالقوه ناصادق بودن صحبت کنید، مانند اینکه مردم حرف شما را باور نکنند.
صحبت درباره راست گفتن در مقابل صادق بودن آزاردهنده به همان اندازه مهم است. بچهها باید یاد بگیرند که لزوماً نیازی به اعلام “این یک پیراهن زشت است” یا “شما جوش دارید” فقط به دلیل صادق بودن آن نیست. ایجاد تعادل بین صداقت. با شفقت یک مهارت اجتماعی پیچیده است که باید سعی کنید آموزش آن را زودتر شروع کنید.
علاوه بر این، با فرزند خود در مورد آنچه که اگر او در حال دروغ گفتن لو برود، صحبت کنید. بحث در مورد عواقب ناصادقانه قبل از وقوع میتواند به عنوان یک بازدارنده عمل کند و همچنین به هر دوی شما کمک میکند که دقیقاً بدانید در صورت یا زمانی که دروغ گفتن چه کاری انجام دهید.
دروغگویی کودکاان را به عنوان لحظاتی برای آموزش و ایجاد مهارت در نظر بگیرید
والدین باید از بچهها انتظار داشته باشند که در یک مقطع زمانی دروغ بگویند و سعی کنند در مقابل میل به سادگی ناراحت (و تنبیه) مقاومت کنند.
دکتر ایستمن توضیح میدهد: “این فرصتی است تا بفهمیم چرا آنها احساس میکردند دروغ تنها گزینه آنهاست.” در زمانهای مختلف، میتوانید تشخیص دهید که آنها فاقد چه مهارتهایی هستند – چه مهارت حل مسئله یا سایر مهارت های زندگی برای برقراری ارتباط با همسالان.
اگر عصبانی شوید، باعث میشود فرزندتان کمتر به شما اعتماد کند و در آینده در مورد موقعیتهای سخت با شما صحبت نکند. این بدون توجه به سن فرزند شما صادق است.
آگاهسازی کودک درباره حالات و احساسات دیگران
کودک را با این موضوع روبرو کنید که در چنین شرایطی که خواهر یا برادر یا کودکی دیگر را به عنوان عامل خرابکاری نشان میدهد و سرزنش میکند، آن کودک چه احساسی پیدا میکند. به عنوان مثال والدین بایستی در چنین شرایطی بپرسند: «حالا که میگی برادرت خرابکاری کرده، اون چه احساسی پیدا میکنه؟»
آگاهی کودک از حس ناخوشایند خواهر یا برادرش در چنین شرایطی، احساس مسؤولیت را در او بیدار میکند و همانطور که نمیخواهد خودش به عنوان عامل خرابکار شناخته شود، خواهر یا برادرش نیز نمیخواهند به ناحق اینگونه حسی را داشته باشند.
بایستی به کودک کمک کنیم تا متوجه شود احساسات دیگران مهم بوده و ارزش صداقت بسیار بیشتر از ایجاد ناراحتی برای خواهر یا برادر است.
الگوی صداقت باشید
برای پیشگیری از دروغگویی کودکان، الگوی رفتاری که میخواهید از فرزندتان ببینید، باشید یعنی همیشه حقیقت را بگویید. بچهها نمیتوانند “دروغهای سفید کوچک” را از دروغهای دیگر تشخیص دهند.
بنابراین، در مورد سن فرزندتان دروغ نگویید تا غذای ارزانتری برای او در رستوران تهیه کنید، و نگویید که برای رهایی از یک تعامل اجتماعی که نمیخواهید در آن شرکت کنید، احساس خوبی ندارید. فرزند شما آنچه را که شما انجام می دهید تقلید میکند.
آگاهسازی درباره پیامدهای دروغگویی کودکان
هر اتفاقی از جمله دروغگویی کودکان متناسب با ویژگیهای خاصش پیامدهایی دارد. شاید ظرفی شکسته باشد و خطرناک باشد. ممکن است لیوان شیر یا آبمیوه روی فرش ریخته باشد و لکه ایجاد کرده باشد. یا ممکن است اسباب بازی شکسته و صاحب اسباب بازی عصبانی و ناراحت باشد و…
تمامی این حوادث که موجب دروغگویی کودکان باشد، پیامدهای ویژهای دارد. یکی از راهکارهای برخورد با دروغگویی کودکان این است که به پیامدهای اتفاق رخداده و کارهایی که برای رفع این پیامدها و چالش پیشآمده میتواند انجام دهد، اشاره کنیم.
متناسب با این راهکار بایستی توجه کودک را به کاری که در مرحله بعد بایستی انجام دهد جلب کنیم. به عنوان مثال به کودک میگوییم: «حالا که آبمیوه ریخته است روی فرش، اگر برادرت آن را نبیند و رویش راه برود، لیز میخورد و خطرناک است. در این شرایط تو چه احساسی پیدا میکنی؟»
قطعاً کودک ابراز میکند که ناراحت میشود. حالا کودک را راهنمایی کنید تا دستمال بیاورد و آبمیوه را پاک کند. با کودک در رفع اثرات و پیامدهای پیش رو همکاری کنید و او را تحقیر نکنید.
نحوه برخورد با دروغگویی کودکان در دوران دبستان
وقتی فرزند شما وارد مهد کودک میشود، کمی باهوشتر میشود. او میداند که دروغگویی اشتباه است، اما همچنین میداند که دروغ میتواند به او کمک کند تا از عواقب و کارهای سخت دوری کند. او ترجیح میدهد به جای انجام پروژه علمی یا تمیز کردن اتاقش با اسباب بازی هایش بازی کند. کودک برای گمراه کردن یا دستکاری و جلوگیری از یک موقعیت ناراحت کننده دروغ میگوید. در این سن، ایجاد مهارت – نه تنبیه – باید هدف باشد.
دکتر ایستمن میگوید: «بچهها معمولاً میخواهند کار درست را انجام دهند. اما زمانی که آنها فاقد مهارت برای مدیریت یک موقعیت هستند، فقط راه کمترین مقاومت را انتخاب میکنند و گاهی این به دروغگویی کودکان منجر میشود.»
اگر فرزندتان در مورد نداشتن تکلیف دروغ میگوید، دلیل آن را پیدا کنید. شاید آنها نمیدانند یا نمیتوانند تکالیف خود را پیگیری کنند.
لزوم آموزش مهارتها به کودکان
آنچه را که پشت دروغ پنهان است مشخص کنید، خواه فقدان مهارت حل مسئله باشد یا احساس عدم تونایی در انجام کاری خاص. روی آموزش حل مشکلات به فرزندتان تمرکز کنید، تا از موقعیتهای ناراحتکننده عبور کند و از قبل به عواقب رفتارش فکر کنید.
دکتر ایستمن میگوید: «به شکافهای مهارتهای فرزندتان به عنوان فرصتی برای کاهش نیاز به دروغ نگاه کنید. به جای تنبیه و شرمساری، تجربیات گذشته خود را به اشتراک بگذارید.»
او خاطرنشان میکند، اما اجازه ندهید آنها از این موضوع فرار کنند. به آنها بگویید اشکالی ندارد، در غیر این صورت آنها دروغ را راهی آسانتر برای جلوگیری از عواقب یا احساسات جریحهدار خواهند دید.
مدلینگ در این سن اهمیت بیشتری دارد. “اگر در موقعیتهای روزمره دروغ میگویید. بچههای مدرسهای بزرگتر متوجه این موضوع میشوند و فکر میکنند مشکلی نیست.
اجتناب از مسئولیت
بسیاری از بچهها گاهی اوقات برای رهایی از مشکلات دروغ میگویند. مهم این است که دروغهای آنها موفقیتآمیز نباشد. درعوض، برای فرزندانتان روشن کنید که حقایق را دوباره بررسی خواهید کرد.
یکی دیگر از مؤلفههای استفاده از دروغگویی کودکان برای اجتناب از مسئولیت این است که بچهها ممکن است از دروغ برای رفع توقعات یا دستیابی به آنچه میخواهند استفاده کنند.
مثالها عبارتند از دروغهای حذف، نادیده گرفتن یا حقایق جزئی. مانند کودکی که ممکن است ادعا کند برای خارج شدن از ماشین ظرفشویی باید از حمام استفاده کند، ممکن است از توالت استفاده کند اما هرگز این کار را نکند.
حرف آخر درباره دروغگویی کودکان
هنگامی که کودک خرابکاری کند و سپس در مورد علت آن دروغ بگوید و آن را به گردن کودک دیگری بندازد والدین بایستی برخوردهای مناسبی داشته باشند که به صورت مختصر توضیح میدهیم:
- کودک را تنبیه نکنید یا سر او فریاد نکشید چون ترس کودک از واقعیت را بیشتر میکند و برای خلاص شدن متوسل به دروغهای دیگر میشود.
- احساسات و ناراحتی کودک بیگناهی که خرابکاری به گردن او انداخته شده است را برایش روشن کنید.
- به جای تمرکز بر اتفاق و اینکه چه کسی آن را انجام داده است، به این موضوع توجه کنید که در حال حاضر چه کاری میتوان انجام داد.
- کودک را راهنمایی کنید تا اقدامات لازم برای رفع اثرات اتفاق مورد نظر را انجام دهد یا به والدین کمک کند.
- در مورد بیان حقیقت و راستگویی به فرزندتان آرامش دهید و با حس محبت و تعامل با وی برخورد کنید.
منابع:
ب، شر، میرنا. (۱۳۹۱). والد متفکر، کودک متفکر. (مترجم زهرا حبیبی). ناشر: ارجمند.
Leach, Amy-May, R.C.L. Lindsay, Rachel Koehler, Jennifer L. Beaudry, Nicholas C. Bala, Kang Lee, and Victoria Talwar.(2009).The Reliability of Lie Detection Performance. Law and Human Behavior, vol. 37, no. 1, pp. 96–109.
Talwar, Victoria, Heidi Gordon, and Kang Lee.(2007). Lying in the Elementary School Years: Verbal Deception and Its Relation to Second-Order Belief.
https://www.verywellfamily.com/steps-help-child-stop-lying-tell-the-truth-1094945