به اعتقاد روانشناسان و متخصصان تربیت کودک و نوجوان، بهترین زمان آموختن و یادگیری انواع دانشها و دانستنیها و تحریک تواناییهای اساسی و استعداد کودکان، شش سال اول زندگی است. ضرورت کشف و پرورش استعداد کودکان در طول دوران رشد و بالندگی آنها در دوران کودکی کلید تعیین سطح توسعهیافتگی جوامع امروزی و همچنین جوامع آینده میباشد. این مهم در کنار تربیت روحی و روانی مناسب که بستر بکارگیری ارزشمند استعدادها را فراهم میکند، به ترتیب شرط لازم و کافی برای توسعه خوداتکاء بر محور ارزشهای انسانی به حساب میآید. در این مقاله از مجله تخصصی آریاکید ابتدا با ذکر داستانی آموزنده به تبین موضوع اول و سپس به روش شناسایی و پرورش استعداد کودکان میپردازیم.
حکایتی در اهمیت کشف و پرورش استعداد کودکان
روزی روزگاری حيوانات جنگل تصمیم گرفتند مدرسهای برپا كنند، تا با استفاده از معلمین مجرب به آموزش فرزندان دلبند خود بپردازند و تواناییهای گوناگون را در آنها پرورش دهند.
حیواناتی که تصمیم به دایرکردن مدرسه گرفتند، عبارت بودند از: خرگوش، اردك، سنجاب، عقاب و لاك پشت. در کمیته برنامهریزی آموزشی، خرگوش بر ضرورت وجود درس دویدن در برنامه آموزشی تاکید کرد. اردک آموزش شنا را بسیار ضروری شمرد. سنجاب بر بالا رفتن از درخت، عقاب بر آموزش پرواز و لاک پشت بر استقامت تاکید کردند. در نهایت برنامه آموزشی مدرسه با لحاظ واحدهای درسی ذیل تدوین شد:
«دويدن، شنا كردن، پرواز كردن، بالا رفتن از درخت و استقامت.»
وقتی كه سال تحصيلی مدرسه شروع شد شاگردان تمرينات نظری و عملی سختی را برای كسب مهارت های لازم شروع كردند. شاگردان در بدو ورود به مدرسه هر كدام در يك يا چند زمينه توانایی های چشمگيری داشتند. با این حال برای گذراندن دروس مدرسه لازم بود كه مقدار زيادی از وقت خود را صرف كسب مهارتهای جدیدی کنند كه استعداد كمتری در آنها داشتند و یا اصلا استعدادی در آن نداشتند.
خرگوش كه دونده ماهري بود و در دویدن نمره بیست میگرفت، مجبور شد با کاهش تمرکزش بر دویدن به آموزش و تمرين پرواز كردن يا پريدن، شنا و بالارفتن از درخت بپردازد و در یکی از تمرینات بالا رفتن از درخت دچار ضربه مغزی شد و توانایی دویدن خود را از دست داد.
عقاب هم مجبورشد زمان پرواز خود در ارتفاعات كوه و دشت را کم كرده و وقت زيادی را براي يادگيري و تمرين شنا یا دویدن و تمرینات استقامتی صرف كند و حيوانات ديگر هم به همین ترتیب.
نتیجه داستان: هر کسی را بهر کاری ساختند
وقتی كه سال تحصيلی به پايان رسيد هركدام از شاگردان مهارت خوبی در یک یا دو رشته داشتند و در بقیه دروس بسیار ضعیف ظاهر شدند. البته لاك پشت هم به دلیل ضعف در اکثر دروس و به علت تمرينات سخت پريدن و دويدن مجبور به ترك تحصيل شد!
و در نهایت سنجاب! كه مختصری از اکثر مهارتها را كسب كرده بود شاگرد ممتاز شناخته شد و لوح تقدير گرفت!
همین طور که ملاحظه میکنید، همه حیوانات یک دوره زمانی طولانی را صرف کسب مهارت هایی کردند که به طور ذاتی هیچ استعدادی در آن نداشتند و چنانچه این زمان را صرف تقویت مهارت هایی میکردند که استعدادش را داشتند به طور قطع نتیجه بهتری به دست میآوردند. از طرف دیگر ضعف و سرخوردگی بچهها در رشتههایی که در آن استعداد نداشتند باعث سرکوب اعتماد به نفس در آنها شد.
نقل قولی از آلبرت اینشتین میگوید: «اگر شما یک ماهی را بر اساس تواناییاش در بالا رفتن از درخت بسنجید، آن ماهی تمام عمرش را بر این باور خواهد گذراند که یک بی دست و پای احمق است.»
پس هر کسی در برخی زمینهها استعداد و توانایی و معمولا به آن موضوع علاقه بیشتری دارد. چنانکه مولوی نیز گفته:
هرکسی را بهر کاری ساختند
میل آن را در دلش انداختند
پس به جای آموزش همه چیز به همگان باید در پی کشف و پرورش استعداد کودکان باشیم.
حکمت و عدالت در آفرینش استعدادها
حکمت و عدالت خداوند بر این قرار گرفت که هریک از انسانها در بخشی از مجموعه قابلیت های بشری استعداد و آمادگی بیشتری داشته باشند و این تنوع استعداد و ترکیب این تفاوتها چیزی است که جامعه بشری را کامل میکند.
یک فرد از نیروی بدنی خوب و دیگری از ذوق شعری و هنری و یا قدرت استنتاج فکر و یا استعداد ویژه دیگری برخوردار است. اگر همه از نظر هوش و استعدادهای روحی و جسمی یکسان باشند نظام اجتماعی تکامل نخواهد یافت.
یک جامعه همانند پیکر یک انسان، نیاز به بافتها، استخوانها و سلولهای گوناگون دارد. نیاز به پزشک، معمار، طراح، مدیر، موسیقی دان، ریاضی دان، ورزشکار، کارگر ماهر و … دارد تا بتواند به حیات و پیشرفت و تامین نیاز بشر دست یابد.
خداوند متعال در آیه 50 از سوره مبارک طه می فرماید:
رَبُّنَا الَّذی اَعطی کُلّ شَی ء خَلقَهُ ثُمَّ هَدی.
« پروردگار ما کسی است که به هر چیز، آفرینش خاص خودش را داده و سپس آنها را هدایت کرده است.»
این آموزه نیز ما را به کشف و پرورش استعداد کودکان فرامیخواند.
ضرورت سناسایی و پرورش استعداد کودکان در جامعه امروز
چه بسیار دانشآموزانی که در دهههای گذشته استعداد فراوانی در رشتههای هنری و یا ورزشی داشتند اما به خاطر محوریت ریاضیات در آموزشها احساس ناتوانی و ضعف نسبی کردهاند و اعتماد به نفس و حتی عزت نفسشان دچار نقصان گردید و هرگز فرصت نیافتند تا بر مدار استعدادهای غالبشان حرکت کنند. سیستم آموزشی حتی برای کمک به کشف و شناسایی این استعدادها گامی برنداشت چه برسد به تقویت آنها در یک سیستم متکثر.
به هر حال انسان با مجموعه تواناییهای ذاتی بالقوهای به دنیا میآید که در طول زندگی و گذر عمر، برخی از این تواناییها را به فعلیت میرساند. چه بسیار استعدادهایی که اگر در زمان مناسب به فعلیت نرسند بعدها زمینه بروز نخواهند یافت و تاریخ بهرهبرداری از آنها منقضی میشود.
مهمترین و اولین تصمیم استراتژیک در زندگی انسان این است که هر چه سریعتر نوک پیکان استعدادهایش را بشناسد و در امتداد این پیکان اصلی حرکت نموده و قابلیت های کلیدیاش را تقویت کند.
روزگاری والدین موفقیت فرزندان را در آرزوهای گذشته خود جستجو میکردند و امروز شاهد جمعیت بزرگی از فارغالتحصیلان دانشگاهی هستیم که شغلشان تناسبی با رشته تحصیلی و آموزشهایی که دیدهاند، ندارد. و مهمتر از آن جوانانی که آموختههایشان تناسبی با استعدادها و علایق آنها ندارد.
سوال اینجاست که امروز یک جراح حاذق شخصیت موفقتری است یا یک موسیقیدان طراز اول. یک نابغه نقاشی موفقتر است یا یک فوتبالیست صاحب نام. یک پژوهشگر و مخترع موفقتر است یا یک معلم که استعداد شگرفی در آموزش و پرورش نسل بعدی دارد.
وظیفه والدین برای کشف و پرورش استعداد فرزندان
پدر و مادر مهمترین، بهترین و ضروریترین معلم کودک هستند. پرورش فرد بااستعداد، نابغه، سرآمد، تیزهوش و باهوش بستگی به روش تربیت والدین دارد که چگونه فرزندان را آموزش دهند. در واقع والدین گاه در روشهای آموزشی خود، فرصتهای مناسب زیادی را در تربیت کودک و نوجوان از دست میدهند.
این نکته قابل توجه است که برخی والدین فکر میکنند اگر در سالهای اولیه رشد کودک بتوانند او را در انواع و اقسام کلاسهای آموزشی خستهکننده ثبتنام کنند، کودشان بااستعداد و باهوش خواهد شد که البته هرگز چنین نیست.
باید کودکان را تشویق کرد تا آنچه را به آن علاقمندند، فراگیرند. مغز کودک یک ظرف نیست که آن را پر از اطلاعات بیفایده کنیم. این کار نه تنها موجب تقویت هوش و بهبود مهارتهای پایه نمیشود بلکه باعث میشود رشد فکری کودک محدود شود.
مثلا آن دسته از پدر و مادرهایی که دوست دارند فرزندشان هر چه آنان میگویند عمل کنند، آرام و ساکت باشند، اذیت نکنند، بازی و شیطنت نکنند، داد و فریاد نزنند، در مهمانیها مبادی آداب بوده ساکت بنشینند و چیزی نخورند، در واقع حصاری را به دور فرزندشان میکشند و استعدادهای او را از بین میبرند.
دکتر مک هانت یکی از روانشناسان برجسته معتقد است: «هر گونه جلوگیری و ممانعت از نیازها و خواستههای اساسی کودک مانند نیاز به آزادی عمل، منجر به از بین رفتن استعدادهای نهفته کودک خواهد شد. برای یک کودک اهانت بزرگی است که دائم در کارها و حتی بازیهای کودکانه او دخالت کنیم و جلوی بروز احساسات او را بگیریم. در حقیقت این امر لطمه بزرگی به تقویت هوش او است و مانع رشد استعدادها و بهبود مهارتهای پایه خواهد شد و در آینده نتایج مخربی به بار میآورد.»
شرایط شناسایی و پرورش استعداد کودکان
کشف و پرورش استعداد کودکان در موفقیت آنها در مدرسه نیز تأثیر زیادی دارد. کودکان باید قبل از ورود به مدرسه موقعیتهایی را برای لمس کردن، بازی و تعامل با دیگران و در نتیجه توسعه مهارت های زندگی داشته باشند.
اگر در یک خانواده، پدر و مادر و دیگران با کودک تعاملات کلامی مفید و آموزنده زیادی داشته باشند و با هم گفتگو کنند، این امر سبب افزایش خزانه لغات و در نتیجه رشد مهارتها و استعدادهای کلامی کودک شده و لذا او میتواند راحتتر کلمات را ادا کند، جمله بسازد، به خوبی بنویسد و قدرت تجزیه و تحلیل خوبی داشته باشد. و این در حقیقت شروع بیان افکار او خواهد بود ولی متأسفانه به این موضوع مهم توجه کمی میشود و بیشترین تأکید بر ساکت بودن کودک است.
رشد و تقویت هوش و استعداد کودکان در حقیقت درک مفاهیم تازه، حل مسائل تازه و کسب مهارت های تازه و جدید است. اشتهای کودک برای یادگیری در پنج سال اول زندگی رشد میکند و برای ارضای این نیاز به آموختن، اول اینکه کودک به توجه و محبت شما نیاز دارد و دوم اینکه باید شرایط یادگیری اکتشافی را برای او فراهم کنید.
نکات مهم برای کشف و پرورش استعداد کودکان
نکاتی که شما والدین عزیز برای کشف و پرورش استعداد کودکان باید توجه داشته باشید:
- یادگیری را به کودک خود تحمیل نکنید. زمانی آموزش و یادگیری را شروع کنید که کودک آمادگی لازم را دارد. بهترین شیوه آموزش کودکان پیش از دبستان به صورت بازی و سرگرمی است.
- با صبر و حوصله به صحبتهای کودک خود گوش بدهید و سعی کنید تا از دیدگاه او به موضوع نگاه کنید.
تحریک و تقویت حواس
- حواس پنجگانه (بویایی، بینایی، چشایی، شنوایی و لامسه) را در کودک تحریک و تقویت کنید. برای این کار نیز میتوانید از انواع بازی ها بهره ببرید. به طور مثال برای تقویت حس چشایی میوانید چشمان او را ببندید و غذاهای مختلف را در دهان او گذاشته و از او بخواهید نوع و مزه آن را بیان کند. یا برای تقویت حس لامسه انواع اشیاء را به او بدهید تا لمس کرده و تفاوت بین زبری و نرمی و… را درک کند. یا برای تقویت حس شنوایی نیز میتوانید چشمان او را ببندید و صداهای مختلف را برای او پخش کنید و از او بخواهید منبع صدا را شناسایی کند.
- رفتارهای خوب و شایسته کودک را با روشهای درست تشویق کنید. تشویق شما میتواند یک کلمه تحسینآمیز یا توجه و ابراز محبت باشد.
استفاده از بازی ها و فعالیتهای مناسب برای کشف و پرورش استعداد کودکان
- از طریق بازی ها و اسباب بازی هایی مثل شن بازی گل بازی و خمیر بازی یا کار با مقواها و کاغذهای رنگی، اشکال هندسی مختلف درست کنید و کودکان را با آنها آشنا کنید.
- برای آشنایی کودک با وزن و اندازه، نمونههای مختلفی از اشیاء مختلف را به او بدهید تا معنای سبک و سنگین بودن را درک کند. شما نیز باید توضیحات لازم را به او بدهید.
- میتوانید یک برنامه کیکپزی یا یک برنامه آشپزی مشترک با کودک خود ترتیب دهید و با هم کیک و شیرینی یا غذا بپزید و در حین انجام کار به مواردی چون رنگها، تعداد، سبکی و سنگینی و… اشاره کنید. به او نحوه تمیز و جمع کردن وسایل را آموزش دهید.
- هنگام گردش و تفریح با کودک خود گفتگوی فعال داشته باشید. مثلا میتوانید مشاغل مختلف را به او نشان داده و ویژگیها و وظایف هر شغل را برایش شرح دهید.
الگوی خوبی باشبد
الگویی مناسبی برای کودک خود باشید. با توجه به اصل یادگیری مشاهدهای بهخصوص در پنج سال اول زندگی، مراقب اعمال و رفتارهای خود باشید. کودکان در حقیقت ضبط صوتهایی هستند که تمام رفتارهای شما را ضبط میکنند. بنابراین مثلا اگر شما اهل مطالعه باشید، کودک شما نیز به مرور مطالعه و خواندن کتاب کودک را خواهد آموخت.
سخن آخر کشف و شکوفایی استعداد کودکان
کشف و پرورش کودکان و در نتیجه شکوفایی استعداد تمام انسانها رمز موفقیت بشر است. جامعه از یکسو نیاز به توسعه دانشی دارد که بتواند به شناسایی و کشف استعداد کودکان و نوجوانان کمک نماید و از سوی دیگر نیازمند توسعه نظام آموزشی به گونهای است که با دقت بسیار کودکان را در مسیر پرورش استعدادهایشان قراردهد.
کشف و پرورش استعداد کودکان در زمان و سن مناسب شرط لازم موفقیت یک جامعه هوشمند در رقابت بینالمللی آینده است. اصولا پروش استعدادها انسانها را توانمند میکند و انسانهای توانمند هم کمتر دچار فقر و ناکامی میشوند.
پس کشف و شکوفایی استعداد کودکان یکی از شروط ضروری خوشبختی آنان در آینده است. بنابراین خانواده و جامعه باید همواره برای کشف استعدادها، تقویت هوش و بهبود مهارتهای پایه در کودکان و نوجوانان تلاش کنند.
منابع:
آزاد، بهمن. (۱۳۷۲). شکوفایی استعدادهای نهانی یادگیری کودک شما، مجله رشد معلم. شماره ۹۵.
آهی، هما. (۱۳۹۱). شناخت و کشف استعدادهای نوآموزان، مجله رشد معلم، شماره ۲۶۷.