خلاقیت و مهارت تفکر خلاق به عنوان یکی از مهارت های ده گانه زندگی نقش مهمی در زندگی امروزی دارد. بازی های ایفای نقش تاثیر مهمی در رشد خلاقیت کودکان دارند. به همین دلیل در این مقاله از مجله تخصصی آریاکید به تاثیر بازی های ایفای نقش بر خلاقیت کودکان میپردازم.
خلاقیت میتواند به افراد در حل مشکلات، برقراری و تداوم روابط و انجام تکالیف روزمره زندگی کمک شایانی کند. تقویت خلاقیت کودکان میتواند در فرایند یادگیری، موفقیت تحصیلی و زندگی بزرگسالی آنان بسیار کارساز باشد.
کودکان خلاق بهتر میتوانند ارتباط برقرار کنند، استقلال و عزت نفس بالاتری دارند و در مجموع از رشد شناختی و عاطفی بهتری برخوردارند.
خلاقیت چیست؟
خلاقیت یکی از تظاهرات مهم شناختی است (اسرینیواسان، ۲۰۰۷) و تاریخچهای طولانی در روانشناسی و تعلیم و تربیت دارد (رانکو، ۲۰۰۴). تورنس (۱۹۷۴) خلاقیت را به عنوان نوعی حل مسأله مد نظر قرار داده است.
به نظر او تفکر خلاق عبارت است از فرآیند حس کردن مسائل یا کاستیهای موجود در اطلاعات، فرضیهسازی درباره حل مسائل و رفع کاستیها، ارزیابی و آزمون فرضیهها، بازنگری و بازآزمایی آنها و سرانجام انتقال نتایج به دیگران.
خلاقیت به عنوان توانایی ارائه راهکارها و راه حلهای جدید و نوین برای حل مشکلات و رسیدن به اهداف به شمار میرود. خلاقیت توانایی اندیشیدن درباره امور به راههای تازه و غیرمعمول و رسیدن به راه حلهای منحصر به فرد برای مسائل است (سانتروک، ۲۰۰۴).
بنابراین، یافتن راهکارهایی جدید برای توسعه خلاقیت و مهارت تفکر خلاق در کودکان میتواند حائز اهمیت باشد. بازی های ایفای نقش یکی از موثرترین راههای افزایش خلاقیت در کودکان هستند.
آیا میتوان خلاقیت کودکان را افزایش داد؟
واضح است که خلاقیت یک ویژگی ثابت شخصیتی نیست که بیهیچ تغییر و تحولی در وجود انسان نهفته باشد. بلکه میتواند تحت تأثیر عوامل یا موانعی تقویت یا تضعیف شود.
تورنس معتقد است میتوان خلاقیت را پرورش داد. تاکنون برای افزایش میزان خلاقیت روشهای متعددی مورد بررسی قرار گرفته است که در چند دسته مشخص شدهاند:
الف) روشهای آموزش و پرورش خلاقیت
ب) الگوهای تدریس خلاقانه
پ) شیوههای فرزندپروری
ت) تمرینهایی برای افزایش خلاقیت
ث) بازی ها
بنابراین بازی نیز به عنوان یکی از شیوههای پرورش خلاقیت کودکان در نظر گرفته میشود (فالر، ۲۰۱۰؛ بیرو و لون، ۲۰۰۰؛ تیکل، ۲۰۱۱). بازی و خلاقیت هر دو نیازمند تصویرسازی، بینش، حل مسأله، تفکر واگرا (مهارت ارائه راهکارهای جدید برای حل مسائل) و توانایی تجربه هیجان و انتخاب کردن هستند (راس، ۲۰۰۳).
از جمله بازی های مؤثر در افزایش خلاقیت کودکان، بازی های ایفای نقش است.
تاثیر بازی های ایفای نقش در رشد کودکان
آیا فرزند شما تا به حال گوشی شما را برداشته و وانمود کرده است که در حال تماس با کسی است؟ یا حتی یک کنترل از راه دور را برداشته و با آن دور زده و وانمود کند که آن یک ماشین است؟ آیا تا به حال به ذهن شما خطور کرده است که فکر کنید چه چیزی در ذهن کوچک آنها میگذرد؟
بازیهای ایفای نقش یک روش سرگرمکننده برای بچه ها برای یادگیری در مورد خود، دیگران و محیط خود است. علاوه بر این این بازی ها نقش مهمی در یادگیری مهارت های مرتبط با رشد شناختی و فیزیکی آنها دارد.
.پژوهشگران تربیتی، اهمیت بازی های ایفای نقش برای رشد کودک را تصدیق میکنند. مزایای ایفای نقش در میان کودکان در تقویت مهارت های مورد نیاز برای رشد سالم اساسی است.
جای تعجب نیست که درمانگران کودک از نقش درمانی برای کمک به کودکانی که در شرایط دشواری قرار می گیرند و حتی برای درمان بیماریهایی مانند اوتیسم استفاده میکنند.
در کنار سرگرمی، استفاده از تخیل در بازی های ایفای نقش، خلاقیت کودکان را بهبود می بخشد و عملکرد تحصیلی در مدرسه را ارتقا می دهد. و همچنین به آنها کمک میکند به تقویت و پرورش مهارت حل مسئله در آنان یاری میرساند.
این تاثیر به آن دلیل است که بازی های ایفای نقش به آنها اجازه میدهد تا با استفاده از تخیل و خلاقیت ذهنی، خود را به جای شخصیتهای دنیای واقعی قرار دهند.
انواع بازی های ایفای نقش
انواع مختلفی از ایفای نقش وجود دارد.
بازی های شغلی
پزشکان، پلیسها، معلمان، فضانوردان، رانندگان، آتشنشانان برخی از نقشهای بازی های شغلی هستند که همدلی را در بین کودکان تشویق میکنند.
بازی ها فانتزی
بچه ها به خاطر قدرتهای فوقالعادهای که دارند مجذوب شخصیتهای ابرقهرمانی و فانتزی مانند اسب شاخدار، دایناسورها، داستانهای شاهزاده خانمها یا حتی سوپرمن میشوند.
هنگامی که آنها شنل یا پیشبند لباس شاهزاده خانم را میپوشند، به آنها کمک میکند تا خوب و بد را تشخیص دهند و در عین حال شجاعت را تشویق میکنند.
موقعیت های واقعی زندگی
بازی های ایفای نقش در موقعیت های واقعی زندگی مانند اردو زدن یا بازی خانهسازی گروهی به بچهها اجازه میدهد تا در مورد محیط واقعی خود بیاموزند و این به آنها کمک میکند رفتارهای فیزیکی و مهارتهای ارتباطی را توسعه دهند.
مزایای ایفای نقش در رشد کودکان
آیا فرزند شما عاشق تظاهر و ایفای نقش است؟ با انواع بازی های ایفای نقش مثل ایجاد یک رستوران با دوستان، دور هم جمع شدن با کفشهای بزرگسالان، چرخیدن با دوستان در یک سرزمین افسانهای، کودکان همواره در حال یادگیری حل مشکلات، همدلی، همکاری و تفکر واگرا و خلاق هستند.
بازی های ایفای نقش، یادگیری به شیوهای مبدل و سرگرمکننده است. در ادامه به انواع مزایای بازی های ایفای نقش در رشد کودکان میپردازیم. دلایلی که چرا ایفای نقش برای کودک شما مهم است.
1. خلاقیت و تخیل را تقویت میکند.
طبق تحقیقات، ظرفیت کودک برای انعطافپذیری شناختی و خلاقیت با ایفای نقش مرتبط است. از طریق بازی های ایفای نقش، آنها مغز خود را تمرین میدهند که در نتیجه آن تواناییهای ذهنی مثل تخیل و خلاقیت توسعه پیدا میکند.
تخیل و خلاقیت نه تنها در حل مسئله مهم است، بلکه حتی در مراحل بعدی زندگی، به شما کمک میکند از یک کتاب خوب لذت ببرید، برای چیزهای خوشایند در زندگی برنامهریزی کنید یا به سادگی دیدگاه دیگران را در مورد جنبههای مختلف زندگی درک کنید.
آلبرت انیشتین گفت: «منطق شما را از A به Z میرساند، اما تخیل شما را به همه جا می رساند.» منظور اینشتین این است که درمانهای جدید برای بیماریها، پیشرفت های تکنولوژیکی و سایر اختراعات از تخیل و خلاقیت انسان ناشی شده است.
2. دایره واژگان را غنی و مهارت های ارتباطی را تقویت میکند.
بچه ها با ایفای نقش شخصیتی که دوست دارند خیلی سریع کلمات جدید را یاد میگیرند که ضمن توسعه دایره لغات آنها، به بهبود مهارت های ارتباطی آنها کمک میکند.
از طریق استفاده از این کلمات جدید، کودکان در ارتباطات خود اعتماد به نفس پیدا میکنند. آنها یاد میگیرند با انتخاب دقیق کلمات خود پیامی را منتقل کنند. کودکان از این طریق گوش دادن را نیز یاد میگیرند.
مزایای یادگیری این مهارت ها از طریق بازی های ایفای نقش بعدها زمانی که آنها شروع به یادگیری خواندن و نوشتن میکنند بیشتر آشکار میشود.
3. مهارت های اجتماعی و عاطفی را توسعه میدهد.
در حین بازی های ایفای نقش، کودکان خود را در یک ساختار اجتماعی تخیلی قرار میدهند که در آن باید راهی برای تعامل با دیگران پیدا کنند.
بیشتر بچه ها نقش یک شخص یا شخصیتی را که دوست دارند باشند، تجربه میکنند. که این تجربه به شکلگیری بذرهای اولیه هویت اجتماعی آنها کمک میکند.
بازی ایفای نقش این امکان را برای کودک فراهم میکند که با شخص دیگری همدردی کند و بنابراین میتواند درک کند که چرا این افراد یا شخصیتها به چنین روشهایی عمل میکنند.
با تقویت هوش هیجانی و مهارت های بین فردی از طریق بازی های ایفای نقش، فرزند شما میتواند با احساسات خود ارتباط برقرار کند و همچنین بر رفتار خود کنترل داشته باشد.
ایفای نقش همچنین به کودک شما کمک میکند تا مهارت مدیریت تعارض را بیاموزد. به عنوان مثال هنگام بازی با دیگران ممکن است در مورد اینکه چه کسی تبهکار میشود و چه کسی ابرقهرمان میشود بحث کنند.
آنها باید برای راه حل بالقوه با هم همفکری کنند، و به این ترتیب است که آنها در مورد کار گروهی یاد میگیرند. این مهارت ها در مراحل بعدی زندگی نیز بسیار ارزشمند هستند.
در نهایت، و یکی از دلایل اصلی استفاده از ایفای نقش توسط درمانگران کودک این است که هم استرس را کاهش میدهد و هم اثرات تسکیندهندهای روی کودک دارد.
4. رشد فیزیکی را افزایش میدهد.
جدای از تمام مزایای فوق ناشی از بازی های ایفای نقش در بین بچه ها، آنها با ایفای نقش از نظر جسمی نیز سود زیادی میبرند.
وقتی میبینید که آنها میدوند تا کسی را نجات دهند یا از نردبان بالا میروند تا آتش را خاموش کنند، یا حتی روی سرانگشتان پاهای خود قرار میگیرند تا صورت شما را به عنوان مدل آرایش کنند، بدانید که آنها در حال تقویت مهارت های حرکتی و هماهنگی میان چشم و دست خود هستند.
چگونه بازی های ایفای نقش را در کودکان تشویق کنیم؟
- یک فضای بازی امن برای بازی بچه ها، چه در داخل و چه در خارج خانه، پیدا کنید و آنجا را با حیوانات عروسکی، لباس و وسایل پر کنید.
- با مشارکت در بازی های ایفای نقش، آنها را تشویق کنید.
- با لحن کودکانه برای آنها کتاب کودک بخوانید، سؤالات را باز بگذارید تا خلاقیت آنها تحریک شود، این کار را به ویژه قبل از خواب تمرین کنید.
- بگذارید همیشه رهبری را بر عهده بگیرند و از دستورالعملهای آنها پیروی کنید.
بازی های ایفای نقش راهکاری برای افزایش خلاقیت کودکان
پژوهشهای مختلف، بیانگر اثربخشی بازی های ایفای نقش در تسهیل و افزایش مهارت تفکر خلاق در کودکان بودهاند (پرنتیس، ۲۰۰۰؛ چانگ، ۲۰۱۲؛ راس، ۲۰۰۳؛ کارووسکی و سوزینسکی، ۲۰۰۸؛ کرافت، ۲۰۰۰).
برای مثال، باروی و لیری (۱۹۶۱) در پژوهش خود نشان دادند افرادی که از آنها خواسته شده است نقش یک فرد خلاق را بازی کنند، در مقایسه با افرادی که از آنها خواسته شده نقش یک فرد باهوش را بازی کنند، در آزمون تفکر واگرا (تفکر واگرا به معنی توانایی فکری ارائه راه حلهای جدید برای حل مسائل است) نمرههای بالاتری به دست میآورند.
در این نوع بازی هر فرد نقشی را بر عهده میگیرد (مثلاً من بابا هستم و تو مامان، من دزد هستم و تو پلیس). در واقع در این نوع بازی های ایفای نقش از فرد خواسته میشود خود را در یک موقعیت خیالی تصور کرده و برای حل یک مسأله نقشی را ایفا کند.
این امر که افراد خود را شخص دیگری تصور میکنند به آنها اجازه میدهد در مورد شیوههای متفاوت انجام کارها کنکاش کرده و رفتارهای جدیدی را امتحان کنند که قبلاً تجربه نکردهاند (استین، ۱۹۷۴).
ایفای نقش دارای محاسن فراوانی است. از جمله اینکه فرد دیدگاههای گوناگون را برای حل یک مسأله با به کارگیری زمینه ابتکاری در ارائه و طرح موضوع آن به دست میآورد (ساچلیف، ۲۰۰۲).
روش بازی ایفای نقش
در بازی های ایفای نقش که معمولا در گروههای کوچک سه تا هشت نفری انجام میگیرد، یک نفر نقش اصلی را ایفا کرده و مانند یک کارگردان به بازیکنان دیگر در مورد سناریو، صحنه و موقعیتها توضیح میدهد.
افزون بر آن، باید نقشهای تازهای را که در طول ماجرا توسط خود او یا افراد دیگر ایجاد میشود، بازی کند (مثلاً یک عابر پیاده). هر کدام از افراد نقشی را بر عهده میگیرند و سپس آن نقش را در طول ماجراهایی هدایت میکنند (کوک، ۱۹۸۹ نقل از مککی، ۲۰۰۱).
داستان میتواند در جریان بازی تغییر کند و از این رو غیرقابل پیشبینی است. نقش اصلی، دنیای بازی را توصیف میکند که بقیه افراد در آن هستند (ویلیام، هندریک و وینکلر، ۲۰۰۶).
در این نوع بازی در واقع نوعی داستانسازی فیالبداهه وجود دارد و برخی آن را نوعی خیال مشترک در نظر میگیرند که تصورات افراد در آن درگیر است (پاچالاسکا- وایسل، چمیلیکا- کاتر و اولیس، ۲۰۰۸).
مکانیسم بهبود خلاقیت با ایفای نقش
به طور کلی مؤثرترین برنامههای آموزش خلاقیت کودکان برنامههایی بودهاند که بر ایجاد مهارتهای تصویرپردازی تمرکز دارند. در بازی های ایفای نقش نیز ظرفیت خلاق افراد با استفاده از تصویرپردازی افزایش مییابد.
در واقع بازی های ایفای نقش فعالیتهایی هستند که مستلزم تصویرپردازی هستند زیرا بازیکنان در طول بازی، یک ماجراجویی خیالی را با یکدیگر خلق و تجربه میکنند (چانگ، ۲۰۱۲).
کارووسکی و سوزینسکی (۲۰۰۸) نیز در تحقیق خود نشان دادند که آموزش ایفای نقش، سیالی و ابتکار را در شرکتکنندگان افزایش میدهد. در این پژوهش نیز بازی های ایفای نقش توانستهاند نمرهای سیالی و ابتکار را افزایش دهند. به نظر میرسد این دو متغیر بیش از سایر مؤلفههای خلاقیت تحت تأثیر آموزش تغییر میکنند.
اکلر (۲۰۰۹) معتقد است بازی میتواند ذهن را برای کشف و ایجاد اندیشههای جدید آزاد کند. هان (۲۰۱۱) نیز نشان داده است جوانان میتوانند از بازی های ایفای نقش برای ابراز خود و توسعه دیدگاههایشان استفاده کنند و فرصتی برای تأمل و آزمایش در مورد اندیشههای متفاوت به دست آورند.
در واقع، بازی ذهن انسان را برای درک و یادگیری اندیشههای جدید و اکتشافهای تازه، رها میسازد. فرد در بازی های ایفای نقش با ایجاد پیوند بین بخشهای مجزای مغز، ترکیبهای جدیدی خلق میکند.
حرف آخر تاثیر بازی های ایفای نقش در خلاقیت کودکان
در این مقاله از مجله تخصصی آریاکید نشان دادیم که بازی های ایفای نقش نقش بسیار موثری در رشد کودکان بویژه در تقویت خلاقیت و مهارت های پایه در آنان دارند.
بچه ها به طور طبیعی در اوقات زیادی مشغول به بازی های ایفای نقش هستند اما والدین میتوانند از از این طریق به پرورش مهارت های مورد نظر خود در کودکان بپردازند.
مشارکت والدین میتواند این بازی ها را برای کودکان جذابتر سازد و انگیزه بیشتری برای انجام بازی در آنان به وجود خواهد آورد.
والدین از طریق انجام این نوع بازی ها با فرزندان خود میتوانند ضمن تقویت خلاقیت و انواع هوش، به بهبود مهارتهای پایه در کودکان و نوجوانان خود یاری رسانند.
استفاده از انواع اسباب بازی ها میتواند انجام بازی های ایفای نقش را برای بچه ها جذابتر و هیجانانگیزتر نماید.
منابع:
امیدی ارجنکی، صدیقه. کردنوقابی، رسول و قربعلی، اکرم. (۱۳۹۲). تأثیر آموزش هوش هیجانی بر تقویت هوش هیجانی دانشآموزان دختر آموزش ابتدایی. دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی ۱۴. ۱. ۱۳ – ۵.
رهنما، اکبر و عبدالمالکی، جمال. (۱۳۸۵). بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خلاقیت با پیشرفت تحصیلی در دانشجویان دانشگاه شاهد. (پایان نامه). دانشگاه شاهد. ایران.
Beyer, J., & Lone, G. (2000). Autism and play. London: Jessica Kingsley Publishers.
Chung, T. S. (2012). Table-top role playing game and creativity. Journal of Thinking Skills and Creativity, 8, 56-71.
Craft, A. (2000). Creativity across the primary curriculum: Framing and developing practice.
London: Routledge.
Eckler, G. V. (2009). Play and the discovery of new ideas. Unpublished MA thesis. Georgia, Savannah College of Art and Design.
Faller, J. A. (2010). Playing with performance: How theatre brings creativity, communication and empowerment to children facing hospitalization and life changing disorders. Unpublished MA Thesis,
California State University, Sacramento.
Han, T. S. (2011). Tabletop role-playing games in Singapore case studies for education and empowerment. MA Thesis, National University of Singapore.
Russ, S. W. (2003). Play and creativity: Deve-lopmental issues. Scandinavian Journal of Educational
Research, 47 (3), 291-303.
Runco, M. (2004). Creativity. Annual Review of Psychology, 55, 657-687.
https://www.pbcexpo.com.au/blog/reasons-why-role-playing-is-important-for-your-child
Srinivasan, N. (2007). Cognitive neuroscience of creativity: EEG based approaches. Retrieved April
16, 2014, from: http//www.science direct.com.
Torrance, E. P. (1974). Norms, technical manual Torrance test of creative thinking, verbal test, forms A and B, figural test, forms A and B. Massachusetts: Personel Press.
Tickell, D. C. (2011). The early years: Foundation for life, health and learning: An independent report on the early years foundation stage to her majesty’s government. Retrieved December 16,
2012, from http://www.education.gov. uk/tickell review (29.07.11).