تربیت کودک و نوجوان

سبک های فرزندپروری و نقش پدری و مادری

سبک های فرزندپروری و نقش پدری و مادری

شیوه‌های مختلفی برای تربیت کودک و نوجوان وجود دارد. والدین به طور آگاهانه یا ناآگاه از روش‌های مختلف برای تربیت فرزندان استفاده می‌کنند. اما آگاهی از نگرش‌ها و شیوه‌های مختلف تربیتی نقش مهمی در ایفای مناسب والدگری و نقش پدری و مادری دارد. از این رو، در این مقاله از مجله تخصصی آریاکید به بررسی سبک های فرزندپروری و ارتباط آن با نقش پدری و مادری می‌پردازیم.

واقعیتی انکارناپذیر در حیات انسانی وجود دارد؛ واقعیتی که ما را با دیگران پیوند می‌دهد: زندگی انسان از بدو تولد در میان افراد دیگر آغاز می‌شود و از همان ابتدای حیات با دیگران ارتباط برقرار می­‌کنیم.

همین ارتباطات به شکل‌گیری رفتارها و نگرش‌های انسان منجر می‌شود، نقش‌های متعددی بر عهده انسان گذاشته می‌شود و ایفای بهینه­ این نقش‌ها، احتیاج به آموزش و یادگیری دارد. در این میان نقش پدری و مادری چنان حائز اهمیت است که موجب تحول اجتماعی، عاطفی، شناختی و کنش مؤثر فرزندان می‌شود.

آمادگی برای ایفای نقش‌های جدید پدری و مادری در زندگی، نیاز به فهم اهمیت نگرش‌های تربیت کودک والدین دارد که بنا است عهده‌دار مسؤولیت و رشد کودکان باشند.

در این راستا، آشنایی با سبک های فرزندپروری به والدین کمک می‌کند نقش پدری و مادری را به خوبی ایفا نمایند. قبل از بحث درباره سبک های فرزندپروری لازم است که ما به عنوان والدین با مفهوم اساسی خودپنداره فرزندان آشنا شویم.

ارتباط سبک های فرزندپروری با خوپنداره کودکان

آمادگی برای ایفای نقش جدید در زندگی، به ویژه نقش پدری و مادری، نیازمند نگرش‌ها و سبک های تربیتی مؤثر است که آنها را در پیچ و خم لحظات رویارویی با فرزندان، یاری خواهد کرد.

در این راستا، منظور از نگرش‌های تربیتی والدین، مجموعه­ الگوهای مربوط به سبک فرزندپروری و خودپنداره است که درون‌مایه‌های فراگیر و عمیقی هستند.

آشنایی با این مفاهیم، زنان و مردانی را که خودشان را برای ایفای نقش والدینی آماده می‌کنند، برای پذیرش نقش‌های جدید، آماده‌تر خواهد کرد.

خودپنداره­ چیست؟

مفهوم خودپنداره، برای والدین و متخصصان مختلفی که با تربیت کودک و نوجوان سر و کار دارند، از اهمیت زیادی برخوردار است. زیرا تصور فرد از شخصیت خود تا حد زیادی تصور او راجع به محیطش را تعیین می‌کند و این دو عامل، نوع رفتارهای او را طرح‌ریزی می‌کند.

خودپنداره به عوامل ارزشمندی همچون خشنودی از زندگی، علاقه به خود و خودارزشمندی مرتبط است و به صورت مجموعه‌ای از گرایش‌ها به خود تعریف شده است که نگرش‌ها و رفتارهای فرد را توصیف و ارزشیابی می‌کند (دان و همکاران، ۲۰۰۹).

تحقیقات نشان می‌دهند که خودپنداره تحت تأثیر عوامل متعددی متحول می‌شود. بازخورد دیگران به‌ویژه «والدین»، تعامل‌های اجتماعی، ارتباط کودک و زمینه‌های محیطی از عواملی هستند که مورد بحث بسیاری از متخصصان بوده است (پورحسین و همکاران، ‍۱۳۸۵).

سبک های فرزندپروری نقش مهمی در شکل‌گیری خودپنداره در کودکان دارد. اگر خودپنداره­ کودک یا نوجوان مثبت و نسبتاً متعادل باشد، او دارای سلامت روان است و اگر خودپنداره­ او منفی و نامتعادل باشد، از لحاظ روانی ناسالم شناخته می‌شود.

خودپنداره­ مثبت نشانگر این است که شخص خودش را به‌عنوان فردی دارای نقاط قوت و ضعف پذیرفته و این امر موجب بالا رفتن عزت نفس او در روابط اجتماعی می‌شود.

انواع خودپنداره در کودکان

انواع خودپنداره در کودکان

به طور کلی خودپنداره را می‌توان به دو دسته کلی تحصیلی و غیرتحصیلی تقسیم کرد.

خودپنداره­ تحصیلی

خودپنـداره بـالا و باور داشـتن توانايی‌های خود، باعث ايجاد انگيزه براي يادگيری، تـلاش و موفقيت تحصـيلی کودک و نوجوان مـی‌شـود.

دانش­‌آموزانی كه برای خود ارزش و اعتبار بيشـتری قائـل هستند، در رويـارويی بـا ديگـران موفـق­‌تر هستنـد و در برابـر دشواری‌ها، پايداری بيشتری از خود نشان می‌دهنـد و اگـر خود را فردی ضعيف بدانند، خيلی زود دست از تـلاش بـرمی‌­دارند (مارش و کراون، ۲۰۰۰).

سبک های فرزندپروری که والدین در پیش می‌گیرند در ایجاد خودپنداره تحصیلی فرزندان نقش مهمی دارد.

خودپنداره­ غیرتحصیلی

خودپنداره غیرتحصیلی گستره وسیع‌تری دارد و با احساس كودكان در حوزه‌های اجتماعی، ورزشـی، هوشـی و ظـاهر جسمانی درجه‌بندی می‌شود (وگن و همکاران،۲۰۰۱).

داشتن یک خودپنداره­ مثبت به كاركرد بهتر در ساير خودپنداره­‌ها می‌انجامد. خودپنداره تحصيلی نيز به صورت غيرمستقيم بر خودپنداره­ اجتماعی تأثير می‌­گذارد.

ادراک از خود در كودكان شامل حوزه­‌هايی از شايستگی تحصيلی، پذيرش اجتماعی از سوی همسالان و مشاركت در فعاليت‌­های ورزشی است،

به علاوه، كودكان  ۱۲- ۸ سال می‌توانند خودشان را به طور كلی درک كنند؛ در حالی كه كودكان خردسال­‌تر هنوز به اين ديدگاه دست نيافته­‌اند.

عوامل موثر بر شکل‌گیری خودپنداره کودکان

پذيرش از سوی همسالان در اواسط كودكی گسترش پيدا می‌­‌كند. كودكان در جريان تعامل با ديگران، رفتارها و باورهايی را كه به عضويت آنان در جامعه كمک می‌كند، می‌آموزند و خودپنداره اجتماعی به طور كلی تحت تأثير جایگاه کودک در کلاس، انتظارات والدين با توجه به سبک های فرزندپروری آنان و خودپنداره­ تحصيلی قرار دارد.

همچنين نگرش همسالان و مقايسه توانايی‌ها و ضعف­‌های فيزيكی و جسمی بر خودپنداره­ جسمانی كودكان تأثير می‌گذارد. پرورش اعتماد ريشه در پيوندهای دلبستگی كودک با تكيه­‌گاه خود دارد و  سبک های فرزندپروری و نقش پدری و مادری در تکوین آن بسيار بااهميت است.

قابل اعتماد بودن، از تجارب شخصی و افكار اندوخته شده شكل می‌گيرد. همچنين داشتن انتظارات غيرعاقلانه، موجب تخريب اعتماد به نفس كودكان می‌شود که بر خودپنداره اثری مخرب دارد (لوینسون و همکاران، ۲۰۰۱).

در نهایت والدین با قرار دادن كودكان در موقعيت‌های مختلـف و به عهده گرفتن مسؤوليت‌ها با توجه به ويژگی رشدی كودكان زمينه رشد «خودپنداره­ قابـل اعتمـاد بـودن» كودكانشان ­را فراهم می‌کنند.

نقش سبک تربیتی پدر و مادر در کودکان

سبک های فرزندپروری و نقش پدری و مادری 

سبک های فرزندپروری در تربیت کودک و نوجوان مجموعه‌ای از نگرش‌ها و روش‌های  تربیتی والدین نسبت به کودک است که منجر به ایجاد جو هیجانی می‌شود که در آن رفتارهای والدین و نقش پدری و مادری بروز می‌یابد (دارلینگ، ۱۹۹۹).

ابعاد سبک های فرزندپروری و نقش پدری و مادری در چارچوب روابط والد ـ کودک بررسی می­‌شود. تأثیر محیط خانواده بر رشد کودک اغلب به‌وسیله­ مشاهده­ تعامل والد ـ فرزند صورت می‌گیرد.

ویژگی‌های رفتاری والدین از طریق چهار بعد ارزیابی می‌شود: کنترل، محبت کردن (عشق ورزیدن)، ارتباط برقرار کردن و واگذاری مسؤولیت (دارلینگ و استرنبرگ، ۱۹۹۳).

سبک های فرزندپروری بر اساس ویژگی‌های رفتاری والدین

چهار بعد اصلی از ویژگی‌های رفتاری والدین سبک های فرزندپروری آنها را رقم می‌زند. این ابعاد عبارتند از:

کنترل

کنترل در تربیت کودک و نوجوان به معنای داشتن قوانین و چارچوب‌ها و نظارت بر اجرای قوانین است.

نکته­ مهم در این مورد، اتفاق نظر والدین در مورد قوانین و اجرای عملی قوانین از طرف پدر و مادر است.

محبت کردن

مهر و محبت لازمه رشد عاطفی کودک است. عدم وجود محبت در تعاملات والدین و فرزندان، موجب ایجاد مشکلات روحی و روانی می‌شود و محبت بیش از حد باعث عدم رشد توانایی‌های فرزندان می‌شود.

وقتی درخواست‌های والدین از فرزندانشان با گرمی و محبت همراه است، کودکان گرایش به همکاری دارند. در مقابل والدینی که با خصومت انضباط برقرار می‌کنند، امتناع و سرکشی را در فرزندانشان پرورش می‌دهند.

برقراری ارتباط

برقراری ارتباط به معنای ایجاد درک، فهم و تفاهم در تعامل‌های والد ـ کودک است. به عبارت بهتر، ارتباط باید صریح، آشکار و با جملاتی واضح باشد.

واگذاری مسئولیت

درحقیقت، والدین برای اینکه در آینده، کودکان مسئولیت‌پذیری داشته باشند، باید متناسب با توانایی کودک به او مسئولیت بدهند که هم مسئولیت‌های فردی و هم جمعی را شامل می‌شود (وایت‌ساید و بروان، ۲۰۰۸).

سبک های فرزندپروری چگونه شکل می‌گیرد؟

ترکیبی از ویژگی‌های رفتاری والدین ممکن است سبک های فرزندپروری مختلفی را رقم بزند. ما در مقاله آموزش مسائل جنسی به کودکان به این سبک‌ها پرداختیم که عبارتند از:

  • قاطع و نامهربان
  • ضعیف و مهربان
  • ضعیف و نامهربان
  • مهربان و قاطع

تاثیر سبک های فرزندپروری بر کودک

به طورکلی، سبک های فرزندپروری والدین یکی از مهم‌ترین عوامل در تربیت کودک و نوجوان و ایجاد مشکلات و اختلالات رفتاری در کودکان است. همچنین سبک‌ های فرزندپروری والدین تأثیر انکارناپذیری بر عملکرد تحصیلی، افزایش عزت نفس یا تخریب آن، خودکارآمدی و سازگاری فرزندان در آینده دارد.

متخصصان مختلف بر تأثیر مستقیم والدین یعنی نقش پدری و مادری بر شخصیت فرزندان تأکید کرده‌اند (نیسی و همکاران، ۱۳۸۰). به عنوان مثال، عشق والدین، قدرت پیش‌بینی در شخصیت و سازگاری روانشناختی فرزندان ایجاد می‌کند (شاهقلیان، ۱۳۸۸).

اکثر والدین در شیوه کنترل فرزندان با مشکل مواجه می‌شوند. رویکرد افراطی در این زمینه به شکل‌گیری سبکی تربیتی منجر می‌شود که ان را کنترل‌گری می‌نامیم.

یکی از عواملی که در بروز مشکلات روانی و رفتاری در کودکان تاثیر گذار است نحوه برخورد والدین و شیوه اعمال کنترل بر فرزندان و به طور کلی تربیت فرزندان است.

تاثیر کنترل گری والدین بر کودکان

تاثیر سبک تربیتی کنترل‌گری بر نوجوانان

افرادی که در کودکی والدین کنترل‌کننده داشته‌اند، در اوایل بزرگسالی شکایات جسمانی مرتبط با پریشانی و آشفتگی را تجربه کرده‌اند (باکر و هگر، 2012).

اختلاف بین والدین و فرزندان در سنین نوجوانی یکی از موضوعات مهم و گسترده در بین اعضای خانواده می‌باشد. نحوه برخورد والدین در کاهش اختلافات و مشکلات ناشی از آن اهمیت زیادی دارد.

توجه به پختگی فکری والدین و این اصل که والدین بهتر و سریعتر می‌توانند شیوه برخورد خود با فرزند را تغییر بدهند می‌تواند در کاهش مشکلات ارتباطی و موضوعات مربوط به کنترل فرزند توسط والدین کمک‌کننده باشد.

چالش‌های تربیتی نوجوانی

ممکن است این را قبول نداشته باشید ولی ارتباط با فرزند نوجوانتان، سخت‌تر از زمانی که کوچک‌تر بوده است نیست. اینکه در خیلی از مواقع نمی‌توانید با او کنار بیایید بیشتر به خاطر رفتاری  است که  شما دو نفر انتخاب کرده‌اید.

رفتار فرزند نوجوانتان عوض شده چون بزرگ شده و سری توی سرها درآورده است و شما نیز رفتاری را انتخاب می‌کنید که پدرها و مادرها، نسل‌ها آن را روی نوجوانان آزموده‌اند.

در شرایطی که فرزند نوجوانتان از شما پیروی نمی‌کند و شما نمی‌توانید بر رفتار او کنترل داشته باشید، عموما یکسری و برخوردهای ناکارامد، قهری یا فشارهای رفتاری برای اجبار کنترل بر فرزندان انجام می‌دهید.

عدم پیروی فرزند از یک سو و استمرار رفتارهای کنترل‌کننده و پر فشار والدین از سوی دیگر، به صورت یک چرخه معیوب در می‌آید. در چنین شرایطی مشکلات ارتباطی بین والدین و فرزندان هر روز افزایش می‌یابد.

اصلاح رفتار والدین و بهبود سبک تربیتی اولین عامل موثر در تعامل با فرزند

وقتی درکنار فرزند نوجوانتان نیستید نمی‌توانید رفتارش را کنترل کنید. وقتی هم با او هستید فقط به طور محدود می‌توانید او را کنترل کنید. اما چیزی که می‌توانید آن را کنترل کنید، رفتار خودتان است. رفتار خودتان تنها رفتاری است که می‌توانید آن را کنترل کنید. پس معقول آن است که رفتار نابجا را کنار بگذارید و شیوه‌های رفتاری سودمند را در پیش بگیرید.

هر آدمی مثل شما که نمی‌تواند با فرزند نوجوانش (یا برخی از اطرافیانش) کنار بیاید، ناخشنود است. این حالت ذهنی و ناراحتی در فرزند نوجوان شما یا هرکسی هم که به اندازه دلخواهتان نمی‌توانید با او کنار بیاید، وجود دارد.

وقتی ناخشنودیم اولین فکری که به ذهنمان خطور می‌کند این است که باید کاری بکنیم. پدر یا مادری که از فرزند نوجوانش ناخشنود است همیشه می‌خواهد با انجام عملی قهر آلود، فرزندش را عوض کند. والدین معمولا تهدید، تنبیه و تطمیع را انتخاب می‌کنند.

شما ممکن است فکر کنید حبس کردن دختر نوجوانتان در خانه اشکالی ندارد حتی اگر بی‌تاثیر باشد. شاید تصور می‌کنید اگر این عمل را بیشتر و بیشتر انجام دهید موثر  واقع می‌شود.

اگر همان کاری که پدر و و مادرتان با شما انجام داده‌اند با فرزندتان انجام دهید چیزی تغییر نخواهد کرد. رفتارهای قهرآمیز بر مبنای پرخاشگری و تنبیه بر تغییر رفتار فرزندان و اصلاح تفکر آنها تاثیری ندارد.

در یک کلام کنترل‌گری والدین در نقش پدری و مادری به عنوان یکی از سبک های فرزندپروری رویکرد مناسبی در تربیت کودک و نوجوان نیست.

پدر در حال گفتگو با پسر نوجوان

“بکارگیری مشورت و همراهی والد – فرزند در تصمیم‌ها” راهکاری مناسب برای بهبود رابطه و جهت‌دهی رفتار فرزندان

فرزندان با ورود به دوره نوجوانی می‌خواهند احساس استقلال داشته باشند و از این طریق شایستگی خود را ثابت کنند. والدین با تاکید و توجه بر این حس فرزندشان و بکارگیری مشورت در کارها با فرزند می‌توانند آنها را با خود همراه کنند و خود را نیز در انتخاب‌های فرزند دخیل نمایند.

وقتی نمی توانید با فرزند نوجوانتان، شوهرتان، زنتان یا هر آدم دیگری کنار بیایید او را مجبور نکنید قبول کند شما راست می‌گویید و او اشتباه می‌کند. مشکل این نیست که چه کسی  راست می گوید و چه کسی اشتباه می‌کند. سعی کنید کل ماجرای خود و فرزندتان را در نظر بگیرید و انتخاب عاقلانه‌ای داشته باشید.

توقع مسئولیت در قبال استقلال نوجوان

برای آنکه فرزند نوجوان خود را قانع کنید که حق باشماست، نیازی نیست این قدر به او فشار بیاورید، بلکه سعی کنید به روایت او از ماجرا  گوش دهید. بد نیست به او بفهمانید که نمی‌خواهید قدرت را قبضه کنید و می‌خواهید قدرت را با  او تقسیم کنید.

اگر نوجوان شما این جمله ساده و موثر را بپذیرد که “هرکاری را که انجام می‌دهیم، انتخاب می‌کنیم و هیچ کس شما را وادار نمی‌کند فلان حرف را بزنید یا فلان عمل را انجام دهید” دیگر نخواهد گفت «او باعث شد این کار را انجام دهم».

برعکس، اگر به آخرین باری که با فرزند نوجوانتان خشمگینانه برخورد کردید فکر کنید! می‌بینید همان استدلال پدر و مادرتان را بکار برده‌اید که شما را مجبور می‌کردند از خانه بیرون نروید.

اگر برای کاهش چالش‌ها با فرزندتان و انجام امور مختلف روزانه بر مبنای تصمیمات مشترک و استفاده از عقاید فرزندتان اقدام کنید کمک زیادی به تسهیل روابطتان کرده‌اید. در این شرایط هردوی شما احساس خشنودی و حال بهتری خواهید داشت.

سخن پایانی سبک های فرزندپروری و نقش پدری و مادری

سبک های فرزندپروری و شیوه اجرای نقش پدری و مادری در هم تنیده هستند و نقش مهمی در رشد، شکل‌گیری شخصیت و پیشرفت‌های تحصیلی، ارتباطی و مهارتی کودکان دارد.

وقتی با فرزند نوجوانتان اختلاف دارید فورا به این فکر نکنید که  چه کسی راست می‌گوید و چه کسی اشتباه می‌کند. ببینید کاری که انجام می‌دهید به نفع رابطه شما و فرزندتان است یا به ضرر آن. برای حفظ رابطه‌تان و حتی بهبود بخشیدن آن، گاهی اوقات باید تسلیم شوید.

به مفهوم ساده، روشن و قابل فهم ناخشنودی فکر کنید.  برای خشنودتر  شدن، رابطه خود با فرزند نوجوانتان را بهبود بخشید. وقتی موفق شوید، شما و فرزندتان هر دو خشنود خواهید شد. احساس بهتری خواهید داشت.

برای کنترل بهتر بچه‌ها بهتر است  رفتار خود را عوض کنید و یاد بگیرید با آنها کنار بیایید. هرچه رابطه شما با آنها محکم‌تر باشد، بیشتر طبق میل شما عمل خواهند کرد. اگر انتخاب‌های بهتری کنید، حال  بهتر و خشنودی از دسترستان دور نخواهد بود.

وقتی فرزند نوجوانتان فهمید نظرات او برای شما اهمیت دارد، او نیز به نظرات شما اهمیت می‌دهد. همچنین وقتی این را فهمید که شما بر افکار و عقایدتان اصرار زیاد از حد ندارید، احتمال دارد این طرز فکر را که شما همیشه اشتباه می‌کنید و او همیشه راست می‌گوید را کنار بگذارد. با این تفاوت که از این پس سعی می‌کند رابطه‌اش را با شما محکم و استوار نگه دارد.

مطالب بیشتر درباره تربیت کودک و نوجوان را در مجله تخصصی آریاکید بخوانید. 


منابع:

گلاسر، ویلیام. (1388). برای والدین و نوجوانان. (مترجم مهرداد فیروزبخت). تهران. نشر رسا.

پورحسین، رضا؛ دادستان، پریرخ؛ اژه‌ای، جواد و کیامنش، علی‌رضا. (۱۳۸۵). بررسی تحولی خودپنداشت در کودکان ۶ تا ۱۲ ساله و رابطه آن با طبقه اجتماعی و جنس. مجله روانشناسی، سال ششم، شماره ۳، ۲۲۶-۲۱۱.

شاهقلیان، مهناز. (۱۳۸۷). اثر عدم حضور پدر (به دلیل اشتغال) بر میزان اختلال‌های رفتاری دانش‌آموزان دبستانی. فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی، دوره دوم، شماره ۱. ۳۶-۲۹.

نیسی، عبدالکاظم؛ نجاریان، بهمن و پورفرجی، سیدفرج. (۱۳۸۰). مقایسه عملکرد تحصیلی، سلامت روانی و جسمانی دانش‌آموزان پسر فاقد و واجد پدر با توجه به نقش تعدیل‌کننده حمایت اجتماعی در پایه اول دبیرستان‌های شهرستان اهواز. فصلنامه علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اهواز، سال هشتم، دوره سوم، شماره ۴ و ۳، ۸۶-۶۷.

Darling, N., Parenting style and its correlates, ERICDigest (1999).ERIC Clearinghouse on Elementary and Early Childhood Education Champaign IL. (ED 427896).

Darling, N., & Steinberg, L(1993) .Parenting style as context: An integrative model. Psychological Bulletin, 113 (3), 487-496.

Dunn, N., Shields, N., Taylor, N.F, & Dodd, K, J.(2009) . Comparing the self-concept of children with cerebral palsy to the perceptions of their parents. Disability and 31. 385 – 393.

Levinson,JV,Sticker,G,Levinson HN (2001). Self-esteem in learning disabled children. Paper presented at the American Psychological Association,San Francisco, And CA.

Marsh, HW&Craven, RG.(2000). Swimming in the school; expanding the scope of the big fish little pond effect conference, Sydney, AU: self-concept enhancement and learning facilitation research center. University of Western Sydney.

Vgughn,S..Elbaum,B.,Boardman,A.(2001). The social functioning of student with learning disabilities:Implication for inclusion.Except: Spe Educ J;9(1-2),47-65.

Whiteside, S. P., & Brown, A. M(2008). Exploring the utility of the Spence Children’s Anxiety Scale parent-and child-report from in a North American sample, Journal of Anxiety Disorders, 22, 1440-1446.

 Baker, C. N. & M Hoerger. (2012). Parental Child-Rearing Strategies Influence self-Regulation, Socio-Emotional Adjustment, and Psychopathology in Early Adulthood: Evidence from a Retrospective Cohort Study. Personality and Individual Differences. 52, 800-805.


نوشته های مشابه

1 دیدگاه در “سبک های فرزندپروری و نقش پدری و مادری

  1. صنم گفت:

    مطالب بسیار عالی هستند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *