فرزندان ما رشد میکنند تا بخشی از یک دنیای بزرگتر باشند. یکی از ضرورتهای اساسی زندگی اجتماعی داشتن حس همکاری با دیگران است.به همین دلیل، در این مقاله از مجله تخصصی آریاکید به راهکارهای ایجاد حس همکاری در کودکان میپردازیم.
از رهبران کسب و کار گرفته تا دانشمندان و ستارههای ورزشی، به سختی میتوانید یک بزرگسال موفق را پیدا کنید که به طور مداوم هنر همکاری را به کار نگیرد. در لحظهای که این مهارت ارزشمند را در کودکی یاد میگیریم، تقریبا در هر جنبهای از زندگی ما سودمند واقع میشود.
همه مردم برای اینکه زندگی راحتی داشته باشند و به خانواده، اجتماع و فراتر از آن کمک کنند، نیاز دارند که همکاری با یکدیگر را بیاموزند.
ما به عنوان مربی و والدین میتوانیم حس همکاری در کودکان را ایجاد و آن را پرورش دهیم.
همکاری چیست؟
همکاری توانایی ایجاد تعادل بین نیازهای خود با نیازهای دیگری است. ما اغلب به همکاری کودکان به این صورت فکر میکنیم که بچه ها آنچه را که بزرگسالان میخواهند، انجام دهند. اما این تبعیت است و با همکاری فرق دارد.
همکاری واقعی به معنای تلاش مشترک است. تعاملی که برای هر دو طرف رضایتبخش است. برای ایجاد حس همکاری در کودکان، باید به آنها کمک کنیم تا بفهمند که چگونه درخواستها و قوانین ما برای همه خوب و مناسب است.
زمانی که والدین واژه همکاری را به کار میبرند، اغلب منظورشان اطاعت است. این یک اشتباه است فکر کنیم اینکه همان چیزی را که ما انتظار داریم کودکمان انجام دهد به معنی همکاریست.
همکاری یعنی کار کردن با یکدیگر به منظور برآوردن نیازهای یک موقعیت. این اصلا بدان معنی نیست که آنچه بزرگسالان دستور میدهند، بچه ها انجام دهند.
رشد حس همکاری در کودکان
مثالهای زیر نشان میدهند که حس همکاری در کودکان در سه سال اول رشد میکند.
سه ماهگی
یک کودک 3 ماهه از خواب بیدار میشود و شروع به گریه کردن برای شیر میکند. مادرش که تازه آخرین ظرف را در ماشین ظرفشویی میگذارد، میگوید: «عزیزم، یک دقیقه دیگر با تو خواهم بود. میدانم که گرسنه ای.»
نوزاد کمی ساکت میشود و انگشتانش را میمکد. این نوزاد در حال یادگیری این است که اگرچه گاهی اوقات نیاز به کمی صبر دارد، اما نیازهای او مهم هستند و برآورده خواهند شد.
چهارده ماهگی
یک کودک 14 ماهه با خوشحالی جوراب و تیشرت را از یک سبد لباسشویی به سبد دیگر میاندازد. مادربزرگش میگوید: «از اینکه به من کمک کردی لباسها را مرتب کنم متشکرم. چرا وقتی من آن را در ماشین لباسشویی میگذارم نمیآیی؟ من شما را بلند میکنم تا بتوانید دکمه را فشار دهید. بعد میریم پیاده روی.»
این کودک نوپا در حال یادگیری این است که بخشی از حضور در خانواده، کار کردن با یکدیگر برای انجام کارهای روزانه است.
سی ماهگی
دو کودک 30 ماهه برای تصاحب یک بیل اسباب بازی قرمز روشن در زمین بازی شنی باهم دعوا میکنند. این یکی چنگ میزند، دیگری چنگ میزند. هر یک گریان فریاد میزند که بیل مال اوست.
پدر یکی از بچه ها وارد میشود و به آرامی آن دو را از هم جدا میکند و یک بیل اسباب بازی قرمز را به یکی و یک اسباب بازی بولدوزر پلاستیکی را به دیگری میدهد.
او به آنها نشان میدهد که چگونه یکی میتواند انبوهی از خاک را با بولدوزر پر کند و دیگری میتواند آن را با بیل در سطل تخلیه کند. این کودکان میآموزند که با استفاده از مهارت مدیریت تعارض چگونه اختلافات خود را حل کنند، با ناامیدی کنار بیایند و روابط خود را از طریق بازی مشارکتی ایجاد کنند.
انتظارات معقول از حس همکاری در کودکان
اگر ما بتوانیم نیازها و محدودیتهایی را درک کنیم که بخشی از بچه بودن را تشکیل میدهند، آنگاه میتوانیم از حس همکاری در کودکان انتظارات واقعیتری داشته باشیم.
رویههای موثر والدین به فرزندان کمک میکند که خودداری را بیاموزند. بیاید انواع همکاری را که میتوانیم از نوپاها و کودکان پیش دبستانی انتظار داشته باشیم و انواع راههایی را که ممکن است درکمک به پرورش حس همکاری در کودکان موثر باشد، بررسی کنیم.
همکاری در کودکان نوپا
در ماههای اولیه بعد از شروع راه رفتن، کودکان دارای تواناییهای ویژه و تازهای میشوند. راه رفتن مستقل به کودکان کمک میکند که کارهای جدیدی را بتوانند انجام دهند و حالا به تنهایی میتوانند به سمت هرچه میخواهند بروند.
نوپاها خیلی بیشتر از شیرخواران به مرزهای محافظتی نیاز دارند. آنان میتوانند سریعتر از شیرخواران راه بروند. به جاهای دورتری بروند، اما بر خود کنترل ندارند و نمیتوانند خطر را تشخیص دهند.
گرچه نوپاها به مرزهای بدنی امن احتیاج دارند، به یادگیری مرزهای اجتماعی هم نیاز دارند. آنان میتوانند پیام ایی را که نشاندهنده پذیرش و عدم پذیرش رفتار است، درک کنند.
ابتدا نوپاها ممکن است علایم اثبات وجود خود را نشان دهند و وابسته شوند. همین خود اثباتی به آنان کمک میکند که عزت نفس را در خود پرورش دهند. با شروع خود اثباتی ممکن است اولین علایم آنچه منفیگرایی نامیده میشود ظاهر گردد.
همکاری نوپاها
نوپا ممکن است از آنچه از او خواسته میشود امتناع ورزد یا عکس آنرا انجام دهد. نوپا میآموزد که بر رفتار خود کنترل داشته باشد. او در حال یادگیری نه گفتن با صدای بلند است.
نوپا قرار نیست جسورانه دشمنی کند. او فقط میخواهد یاد بگیرد هم چنان که به سمت عدم وابستگی پیش میرود، چه کارهایی را میتواند انجام دهد و چه کارهایی را نمیتواند.
منفیگرایی را به عنوان مرحله گذر از شیرخوارگی به آغاز بچگی توضیح میدهند. کودک بدون گذر از این مرحله، در بچگی متوقف میشود.
شما میتوانید با منفیگرایی به طریقی برخورد کنید که به بچه کمک کند به سوی فعالیتهای مثبت سوق داده شود و استقلال و عزت نفس را بنا نهاده شود.
اینها فعالیتهایی هستند که او میتواند از طریق آنها به موفقیت دست یابد و شناسایی شود. با این کار شما میتوانید حس همکاری در کودکان نوپا را نهادینه کنید.
ایجاد ظرفیتهای جدید در کودک این امکان را فراهم میآورد که بتوان مسدولیتهایی را به او واگذار کرد.
حالا موضوعاتی مانند جمع کردن اسباب بازی ها و ریختن در سبد، جمع کردن لباسها، پوشیدن لباس به صورت مستقل و سایر کارهایی که اجرای آنها در توان کودک است میتواند موضوعات همکاری در کودکان باشد.
از همین دوران نوپایی بایستی مهارت همکاری در کودکان را تقویت کنیم.
پیش دبستانیها
پیش دبستانیها بهتر از نوپاها میتوانند پیامدهای رفتارشان را پیشبینی کنند و درجاتی از خودداری را به کار برند. در حالی که والدین باید برای نوپاها اعمالی فیزیکی را انجام دهند که رفتارشان را محدود سازد، پیش دبستانیها فقط با کلمات تحت تاثیر قرار خواهند گرفت.
پیش دبستانیها اغلب عمل میکنند یا مجددا کاری را انجام میدهند و عواقبش را هم میبینند. پیش دبستانیها دارای این توانایی هستند که رفتارشان را تغییر دهند تا از پیامدهای ناخواسته بپرهیزند.
این ظرفیت تازه ایجاد شده در کودکان شرایطی را فراهم میآورد که بتوان مسئولیتهای جدیدتر و پیچیدهتری را نسبت به گذشته به آنها وا گذار کرد.
رشد حس همکاری در کودکان پیش دبستانی
حس همکاری در کودکان با رشد آنان مرتبط است. از آنجا که پیش دبستانیها میتوانند منطقیتر باشند، میتوان از آنان انتظارات بیشتری داشت. میتوان به آنان قوانین ساده و روشنی را ارائه داد و از پیامدهای زیرپا گذاشتن آن قوانین آگاهشان کرد.
آنان نمیتوانند انتظارات شما را هر بار یا در هر وضعیتی درک کنند، اما فهمشان رو به افزایش است. فرزندانمان در طول سالهای پیش دبستانی ممکن است متوجه کوشش ما برای آموزش همکاری بشوند.
ما در این دوران میتوانیم انتظار آغاز رفتار مشارکتجویانه و حس همکاری در کودکان را داشته باشیم. برای پیش دبستانیها امری طبیعی است که هنوز انتظار داشته باشند نیازها و خواستههای آنان در اولویت قرار داشته باشد. اما در این سن بذرهای رفتار مشارکتجویانهای که در بچگی کاشته شده باشد، در حال جوانه زدن هستند.
نکات کلیدی و کاربردی برای ایجاد حس همکاری در کودکان
بچه ها باید همکاری والدین، خواهران و برادران و دیگر بچه ها را ببینند و یاد بگیرند. یکی از وظایف ما به عنوان پدر یا مادر این است که الگوی رفتار مشارکتجویانه باشیم و آن را در فرزندانمان پرورش دهیم.
اینکه به کودکمان اعتماد کنیم و در هر دوره سنی به آنها مسئولیتهایی را واگذار کنیم و در انجام امور روزانه آنها را به همکاری جلب کنیم، تاثیرات مثبت متعددی دارد.
این امر باعث میشود که مسئولیتپذیری و روحیه همکاری در کودکان تقویت شود و در سالهای آینده در تعامل و انجام کارهای اجتماعی و مشارکت با دیگران موفقتر باشد.
تقویت مهارت همکاری در کودکان اعتماد به نفس و خود باوری آنان را ارتقا میدهد. کودک از طریق همکاری نحوه انجام دادن صحیح کارهای مختلف را یاد میگیرد و حتی میتوان از این طریق موضوعات مختلفی را به کودکمان آموزش بدهیم.
در زیر روشهایی وجود دارد که میتوانید به فرزندتان کمک کنید تا پاداشها را تجربه کند و مهارت همکاری را در آنان توسعه دهد.
نوبت را آموزش دهید.
بین 6 تا 9 ماهگی، نوزادان میتوانند درگیر تعاملات دو طرفه شوند. آنها همچنین تقلید را یاد میگیرند. این زمانی عالی برای تشویق به رعایت نوبت در حین بازی با کودکان دیگر است.
کودکان در این سن میتوانند یاد بگیرند که به نوبت با یک اسباب بازی سرگرم شوند. همچنین در انجام برخی وظایف میتوانید نوبت را به عنوان یک همکاری به آنان آموزش دهید.
دلایل محدودیتها و درخواستهای خود را توضیح دهید.
در سه سالگی، اکثر کودکان به اندازه کافی از زبان استفاده میکنند و آن را به خوبی درک میکنند تا بتوانند توضیحات ساده را انجام دهند. به این نکته اشاره کنید که قوانین و همکاری چگونه به نفع کل خانواده است.
مثلا «همه ما به پاکسازی خانه کمک میکنیم. سپس اسباب بازی هایمان را مرتب میکنیم و سر جایشان قرار میدهیم تا بعدا بتوانیم دوباره آنها را پیدا کنیم.»
یا مثلا به آنها بگوییم: «وقتی به من کمک میکنی لباسهای شسته شده را کنار بگذارم، سریعتر تمام میکنم و سپس میتوانیم بازی کنیم.»
برای حل مسئله وقت بگذارید.
میتوانید به کودکان دو و سه ساله خود کمک کنید تا راه حلهایی برای معضلات روزمره بیابند و در عین حال همکاری در کودکان را تشویق کنید. در اینجا مراحلی وجود دارد که به شما کمک می کند تا مهارت های حل مسئله را به فرزند خود آموزش دهید:
مشکل را بگو، مسئله را بیان کن.
“میخواهی روی دیوار نقاشی بکشی اما مامان میگوید نه.”
سوال بپرس
“کجای دیگر میتوانید نقاشی کنید؟”
یک راه حل را امتحان کنید.
دو گزینه ارائه دهید، که هر دوی آنها برای شما قابل قبول است. شاید کاغذ یا جعبه مقوایی. اگر او اصرار دارد که میخواهد روی یخچال نقاشی بکشد، یک حد تعیین کنید. “من مداد رنگیها را کنار میگذارم تا زمانی که در مورد مکانی برای نقاشی به توافق برسیم.”
دوباره راهنمایی کنید.
بیشتر کودکان خردسال برای یافتن راههای قابل قبولی که بتوانند خواستههای خود را هدایت کنند به کمک نیاز دارند. “میتوانید حروف مغناطیسی را روی یخچال بگذارید.”
کارهای خانه را با هم انجام دهید و از سنین پایین شروع کنید.
برای ایجاد حس همکاری در کودکان اجازه دهید آنان با تجربه مزایای همکاری آشنا شوند. با هم میتوانید میز بچینید، اسباب بازی ها را تمیز کنید یا ماشین را بشویید. به مزایای همکاری اشاره کنید.
«ببین چقدر سریع میز را چیدیم. حالا وقت داریم قبل از شام کتاب بخوانیم.»
«پسرم شستن ماشین با تو جالب بود. شما یک همکار عالی هستی! ببین چقدر ماشین تمیز شده و برق میزنه!»
از روحیه همکاری در کودکان قدردانی کنید
به چرایی و چگونگی مشارکت آنها اشاره کنید. این به آنها کمک میکند تا مهارت های خود را بشناسند و برای آنها ارزش قائل شوند.
«شما همه جورابهای سفید را انتخاب کردید و کنار هم گذاشتید. این به من کمک کرد تا لباسشویی را سریعتر تمام کنم. اکنون زمان بیشتری برای بازی داریم.»
«تو کتابها را در قفسه بذار و من هم اونها رو مرتب میکنم. بعد اگر دوست داشتی برات کتاب میخونم؟»
پیشنهادات باعث ایجاد حس همکاری در کودکان میشود نه دستورات
فرمانها اغلب مقاومت را برمیانگیزند.
«هوا سرد است، بنابراین باید کلاه بپوشید. برای پوشیدن آن کمک میخواهی یا میخواهی این کار را خودت انجام دهی؟»
این احتمالا پاسخ بهتری نسبت به بیان اینکه “کلاهت را بر سر بگذار.”
با رعایت قوانین به فرزندتان حق انتخاب بدهید.
“دندانها را باید قبل از خواب مسواک زد. آیا میخواهی این کار را قبل از خواندن کتاب انجام دهیم یا بعد از آن؟»
البته، آنها تقریبا همیشه تصمیم میگیرند این کار را بعد از آن انجام دهند، اما احتمال اعتراض کمتری دارند و این قانون همچنان رعایت میشود.
پیشنهاد انتخاب نشاندهنده احترام به فرزندتان است و احترام باعث ایجاد حس همکاری در کودکان میشود.
سخن پایانی راهکارهای ایجاد حس همکاری در کودکان
یادگیری اینکه با دیگران کنار بیایید و به عنوان یک تیم همکاری کنید یک مهارت ضروری برای همه است. مفهوم “همکاری” ابتدا از طریق خانواده آموخته میشود.
خانه جایی است که هر کس در آن نقشی دارد. بچه ها میتوانند با کمک در خانه، تشویق سایر اعضای خانواده و درک مستقیم اهمیت کار گروهی و همکاری را یاد بگیرند.
در این مقاله از مجله تخصصی آریاکید برخی راهکارهای ایجاد حس همکاری در کودکان را بررسی کردیم.
برخی اسباب بازی های مشارکتی نیز میتوانند در ایجاد و تقویت حس همکاری در کودکان مفید باشند.
منابع:
درایکورس، رودلف، (1391) کودکان خوشبخت (راهبردهای تربیت کودک و بهبود رابطه ی والدین – فرزند). (ترجمه ی دکتر حمید علیزاده – علیرضا روحی). نشر ارسباران.
رابینسون، ماریا. رشد و شخصیت کودک از تولد تا یک سالگی. (1387). (مترجمین غلامرضا تبریزی، مرضیه وطن خواه، معصومه تبریزی). نشر دقت: مشهد.
https://www.zerotothree.org/resources/222-tips-on-helping-your-child-learn-to-cooperate
https://www.primroseschools.com/blog/encouraging-cooperation-with-children/