مهارت حل مسئله یکی از مهمترین مهارت های ده گانه زندگی به شمار میرود و یکی از مهمترین مؤلفههای هوش هیجانی است. کودکان با داشتن مهارت حل مسئله قادر خواهند بود بسیاری از مشکلات خود را به راحتی حل کنند و در مواجهه با چالشهای دشوار بهترین راه حل را انتخاب نمایند. در این مقاله از مجله تخصصی آریاکید به ابعاد مختلف مهارت حل مسئله و روشهای تقویت آن در کودکان میپردازیم.
اهمیت تقویت مهارت حل مسئله در کودکان و نوجوانان
مهارت حل مسئله (problem solving skills) از جمله تواناییهای است که پیوسته با کودک در ارتباط است. این ارتباط تا پایان عمر باقی میماند. همچنین توانایی حل مسئله از جمله مؤلفههای هوش هیجانی است که نقش بسیار اساسی و مهم در موفقیت فرد ایجاد میکند.
مهارت حل مسئله به کودک کمک میکند از تواناییها و قابلیتهای خود به بهترین وجه استفاده کند و در ادامه احساس کارآمدی و خودارزشمندی نماید.
توانایی حل مسئله نقش بسیار مهم و اساسی در سلامت روان و افزایش عزت نفس کودکان ایفا میکند. از این رو شناخت ابعاد مختلف این موضوع میتواند برای والدین بسیار مؤثر باشد تا این توانایی را در کودک خود ایجاد کنند.
بنا به تعریف، وقتی کودکی با موقعیتی روبرو میشود كه نمیتواند با استفاده از اطلاعات و مهارت هایی كه در آن لحظه در اختیار دارد به آن موقعیت سریعا پاسخ درست دهد یا وقتی هدفی دارد و هنوز راه رسیدن به آن را نیافته است، میگوییم با یک مسأله یا مشكل روبرو است.
مشكلات و مسائل جزء لاینفک زندگی ما هستند. تا مدتهای طولانی این موضوع كه مسائل روزمره زندگی میتوانند اثرات زیانبخشی روی سلامت جسمی و روانی کودک داشته باشند، مورد تردید بود اما مطالعات اخیر نشان داده است كه این امر حقیقت دارد.
در واقع بین تعداد مسائل روزمرهای كه کودکان تجربه میكنند و علائم مشكلات سلامتی و تنشهای روانشناختی و همچنین فیزیولوژیكی همبستگی وجود دارد.
فرایند توانایی حل مسئله در کودک
مهارت حل مسئله شامل شناسایی مشكل و برگزیدن راهی است كه ما را به سوی نتیجه مطلوب هدایت میكند. در فرایند حل مسئله یادگیریهای تصادفی قبلی کودک، به ویژه قواعد یا اصولی كه قبلا آموختهاند، باید به طریقی تازه با هم تركیب شوند.
به سخن دیگر، مهارت حل مسئله صرفا دانستن اطلاعات، مفاهیم یا اصول و كنار هم قرار دادن آنها نیست بلكه فرد باید راههای تازه تركیب دانشهای قبلی به ویژه قواعد یا اصول قبلا آموخته شده را كه به حل مسائل تازه منجر میشود، كشف كند.
بنابراین حل یک مسئله به كسب دانش و مهارت تازه منجر میشود. حل مسئله نیز همچون بسیاری از فرآیندها دارای قواعد و مراحلی است که در ادامه مقاله به آنها خواهیم پرداخت.
مهارت و توانایی حل مسئله در کودکان بر بسیاری دیگر از مهارت های هوش هیجانی از جمله افزایش عزت نفس، خودباوری، تنظیم و کنترل هیجان نیز تأثیر فراوانی دارد.
افراد با داشتن توانایی حل مسئله مناسب میتوانند هوش هیجانی بالایی داشته باشند و در روابط بینفردی عملکرد مناسبی داشته باشند.
تاثیر منفی عدم رشد مهارت حل مسئله در کودکان
هنگامی که مهارت حل مسئله در کودکان شکل نگرفته باشد یا به صورت ناقص ایجاد شده باشد، کودکان در مواجهه با مشکلات و مسائل، از آنها فرار میکنند.
به عنوان مثال کودکی که دوستانش او را در بازی خود نمیپذیرند، اگر از مهارت حل مسئله بیبهره باشد، ممکن است رفتار پرخاشگرانه از خود نشان دهد.
یا اینکه رفتار منفعلانه در پیش گیرد و روابط اجتماعی خود را کم کند. اما کودکی که این مهارت ها را کسب کرده باشد، با اعتماد به نفس در پی حل مشکل برمیآید.
به عنوان مثال همین کودک ممکن است در پی دوستان جدید باشد یا رفتار خود را بازبینی و برخی رفتارهای خود را اصلاح کند.
موارد کاربرد توانایی حل مسئله در کودکان
۱. افزایش سازگاری
۲. افزایش عزت نفس
۳. پیشگیری از مشکلات بهداشت روانی مانند اضطراب و افسردگی، بزهکاری، اعتیاد و…
۴. افزایش توانایی حل بحرانهای مختلف زندگی در افراد
۵. بالا بردن روحیه رضایت از خود در افراد
۶. تخلیه فشار و ناراحتی و هیجان رویارویی با مشکل
۷. ایجاد روحیه مثبت و خودکارآمدی در افراد
۸. ایجاد روحیه انعطافپذیری در افراد و…
اصول و مراحل مهارت حل مسئله
در ادامه به بررسی مراحل حل مسئله میپردازیم تا از طریق آن والدین قادر باشند با آمورش مهارت حل مسئله به کودکان در موفقیت و سلامت آتی آنا نقش سازندهای داشته باشند.
حل مسئله از شش مرحله تشكیل شده است:
۱. تشخیص مسئله
۲. تعریف، تحلیل و درک ماهیت مسئله
۳. كشف راهحلهای مختلف
۴. ارزشیابی راهحلها
۵. اقدام بر روی راهحلهای كشف شده (اجرای راهحلها)
۶. ارزیابی كل فرآیند حل مسئله
در ادامه، سه مرحله ابتدایی به تفصیل توصیف میگردد:
1.تشخیص مسئله
نخستین گام در حل مسئله، تشخیص و درک درست مسئله است. یعنی کودک متوجه شود كه مسئلهای وجود دارد. در واقع مرحله مهم حل مسئله تشخیص مسئله یا مشكل است.
مسلما اگر مشكل تشخیص داده نشود، هیچ راهحلی پیدا نخواهد شد. متخصصان مطرح میکنند كلید شناسایی یا پیدا كردن مسئله، كنجكاوی و نارضایتی است.
بنابراین ابتدا باید وجود مسئله یا مشكل تشخیص داده بشود. یك کودک که از توانایی مناسب حل مسئله برخوردار است، همیشه باید آماده مواجهه با مشكلات باشد و از طریق جمعآوری، تركیب و سازماندهی اطلاعات در دسترس تعریفی دقیق از مسئله ارائه دهد.
یكی از مهمترین موضوعاتی كه در این مرحله باید به آن توجه كرد، مسئله گفتار درونی است. بسیاری از کودکان هنگام روبرو شدن با مشكلات، خود را ملامت و سرزنش میكنند.
آنان خود را ضعیف و بیلیاقت، تنبل و نالایق میشمارند. جدای از مسئله، همین باورها و رویكردها فرد را آشفته و پریشان میكند و از توان او در مقابله با مشكل و حل آن میكاهد.
در این شرایط باید به کودک کمک کرد تا به این باور دست یابد که مشكل، برای هر كس پیش میآید. این جهتگیری، کودک را نسبت به مسئله آرامتر میسازد و آمادگی ذهنی وی را برای حل مسئله فراهم میكند.
2. تعریف و تحلیل مسئله
در گامهای مهارت حل مسئله، پس از تشخیص و شناسایی مسئله، نوبت به تعریف و درک ماهیت و تحلیل آن میرسد. تعریف كردن و فهمیدن مسئله مستلزم یافتن اطلاعات مناسب و صرفنظر كردن از جزئیات نامربوط است.
در این مرحله کودک بایستی در مورد مشكل خود خوب فكر كند و دریابد چه عواملی باعث ایجاد مشكل شده است. چرا این مشكل وجود دارد؟ و چرا فكر میكنیم كه این یک مسئله است، از چه وقت شروع شده، دلیل آن چه بوده و…؟
بالاخره مشكل را به نحو درست معرفی كند و به صورت دقیق آن را مشخص کند. اگر مشكل پیچیده و مبهم باشد، نمیتوان راهحلهای مؤثری برای آن پیدا كرد.
در واقع کودک بعد از اینكه تشخیص داد كه مشكلی وجود دارد، وارد مرحله تحلیل میشود. کودک باید مشكلاتی را كه اولویت دارند، تعیین كند.
بعضی از مشكلات به راهحل فوری نیاز دارند و بعضی دیگر میتوانند به تأخیر بیفتند. در این مرحله کودک باید لیستی از كلیه راه حلهای ممكن را ارائه دهد.
این مرحله در فرآیند مهارت حل مسئله یك گام ضروری است. به عنوان مثال والدین باید در اینجا به کودک خود بگویند «راههایی که میتوانی دوستان بیشتری پیدا کنی، چیست؟ همه آنها را بگو.»
3. كشف راه حلهای مختلف
هنگامی كه کودک با مسئلهای روبرو میگردد، ممكن است راهحل آمادهای از قبل برای آن یاد گرفته باشد كه در آن صورت بلافاصله آن را به كار میبندد و مسئله راهحل میكند.
بنابراین هنگامی كه مسئله یا مشكل دقیقا مشخص و معلوم شد، تا آنجا كه ممكن است باید راهحلهای متعدد و زیادتری برای مشكل ارائه داده شود.
بدون شناسایی راهحلها و ابعاد آن، ابزار مهارت حل مسئله تشخیص داده نمیشود. اگر کودک در برخورد با یک موقعیت نتواند این ابزار (راهحلها مختلف) را برای حل یک مشكل آماده كند، شانس كمی برای دستیابی به نتایج مطلوب دارد.
کودک همیشه قبل از انتخاب بهترین راهحل باید به گسترهای از راهحلها تمركز كند. به علاوه این راهحلهای مختلف، استراتژی دیگری وجود دارد و آن خلاقیت است.
خلاقیت و مهارت تفکر خلاق یک عنصر اساسی برای تولید راهحلها و دیدگاهها است. کودکان باید به جای استفاده محدود از بعضی راه حلها یک لیست كامل از كلیه استراتژیهای ممكن ارائه دهند و این بستگی به خلاقیت آنان دارد.
افرادی كه بیشتر به تمرین خلاقیت میپردازند، انعطافپذیر و دارای تفكر مستقل هستند و بنابراین میتوانند برای حل یک مسئله راهحلهای جدید و رویكردهای نوآورانه از خود نشان دهند.
اگر لیست كاملی از راهحلها موجود باشد، به میزان زیادی از اتلاف وقت و انرژی کودک جلوگیری خواهد شد.
به عنوان مثال والدین در این زمان میتوانند لیست راه حلهایی که موجود است را با کودک بررسی کنند. سپس به او بگویند خب دیگر چه راه حلی برای این موضوع به نظرت میرسد. و او را تشویق نمایند تا راه حلهای دیگری علاوه بر راه حلهای موجود ارائه دهد.
4. ارزشیابی راهحلها
کودک در این مرحله از مهارت حل مسئله هر یک از راهحلهایی را که در مرحله سوم به آنها دست یافته است، مورد قضاوت و ارزشیابی قرار میدهد.
در این مرحله هدف کودک سودمند بودن یا نبودن راه حلها است. فرد پیامدها و نتایج هر یک از راهحلها را پیشبینی میکند و سودمندی آن را برای خود و دیگران مورد قضاوت و ارزشیابی قرار میدهد.
در واقع کودک باید پتانسیل هر یک از راهبردها را برای دستیابی به حل مسئله در نظر بگیرد. و پیامدهای مثبت و منفی هر یک از راهکارها را بررسی کند. چون در غیر این صورت ممکن است به نتایج ناخوشایند و غافلگیرکنندهای دست یابد.
در این مرحله کودکان باید روشی را انتخاب کنند که بهترین شانس برای موفقیت و کمترین امکان دستیابی به نتایج ناخوشایند را داشته باشد. همچنین نباید برای به کارگیری یک تصمیم، عجله زیاد به خرج داد، زیرا کلیه راهها و امکانهای دیگر فعالیت از بین میرود.
در این مرحله کودکان بهخصوص در سنین ۴ تا ۷ سال نیاز به راهنمایی شدید والدین دارند. چون ممکن است در این سن نتوانند همه جوانب را در نظر بگیرند.
والدین باید تک تک راه حلها و پیامد آن را با کودکان مرور کنند و روش بازبینی و بررسی راه حلها را به کودکان بیاموزند. این امر در دوران دبستان تا حدوی بهبود مییابد.
5. اجرای راهحل
در این مرحله از مهارت حل مسئله، کودک پس از انتخاب راهحل، باید آن را به کار گیرد. کودک راهحلهای مفید و سودمند را انتخاب کرده و آنها را در عمل اجرا میکند.
اگر هم کودک به این نتیجه برسد که انجام یکسری از فعالیتها برای حل مسئله باید به دیگران (دوستان) واگذار گردد، این فعالیتها باید دقیقا روشن و تعریف گردد و جهت آن نیز مشخص باشد.
به علاوه، ممکن است که بعضی از کارهای مربوط به حل مسئله نیاز به والدین داشته باشد تا کودک به اهداف مورد نظر خود دست یابد. در این صورت باید آن را به والدین واگذار کند.
6. ارزیابی کل فرآیند حل مسئله
ارزیابی یک گام ضروری در فرآیند استفاده از مهارت حل مسئله است. ممکن است در جریان یک مشکل تغییراتی اتفاق بیفتد که لازم شود کودک فورا فرآیند حل مسئله را مورد تجدیدنظر قرار دهد.
بنابراین کودکان باید راهبردها و فعالیتهای غیرمؤثر را نشان بدهند و حتی شاید نیاز باشد که مسئله را از نو تعریف کنند. ارزیابی در فرآیند حل مسئله برای مشخص نمودن پیشرفت کار ضروری است.
بنابراین در این مرحله فرد پیامدهای اعمالش را مورد توجه قرار میدهد. چنانچه راهحل رضایتبخش بود، مشکل رفع میگردد و فرآیند حل مسئله پایان مییابد. اما اگر یک راهحل مؤثر نبود، کودک باید از راهحلهای دیگری که در اختیار دارد، استفاده کند و فرآیند حل مسأله را از ابتدا شروع کند.
به هر حال فرآیند حل مسئله زمانی پایان مییابد که دیگر موقعیت برای فرد مسألهساز نباشد. مرحله آخر مهارت حل مسئله بیشتر در سنین بالاتر رخ میدهد؛ هنگامی که کودک در توانایی قضاوت پیشرفت بیشتری کرده باشد.
با این حال والدین باید همواره این امر را در نظر بگیرند و به کودک کمک کنند تا راه حل خود را ارزیابی کند. البته باید توجه داشته باشند که همواره مشوق کودک باشند.
حرف پایانی مهارت حل مسئله
یادگیری مهارت حل مسئله به عنوان یکی از مهارتهای پایه برای هر کودکی ضروری است. در این مقاله به مراحل ششگانه حل مسئله پرداختیم.
در مقالات اهمیت پرورش مهارت حل مسئله در کودک و نقش خانواده در تقویت مهارت حل مسئله کودکان به جنبههای دیگری از این مهارت کلیدی پرداختیم.
علاوه بر مطالب فوق، استفاده و از اسباب بازی های مناسب برای نقویت مهارت حل مسئله در کودکان، برای توسعه این مهارت بسیار مفید و موثر خواهد بود.
منابع:
گلمن، دانیل. (۱۳۹۱). هوش هیجانی (ترجمه نسرین پارسا). انتشارات رشد.
کاتمن، جان. (۱۳۹۳). پرورش هوش هیجانی در کودکان (ترجمه حمیدرضا بلوچ). انتشارات رشد.
پوپ، آلیس. (۱۳۹۱). افزایش احترام به خود در کودکان (ترجمه پریسا تجلی). انتشارات رشد.
اکلرک، ریتا. (۱۳۹۱). هوش هیجانی برای کودکان (ترجمه علی کریمی). انتشارات رسانه تخصصی.